پيام دوستان
+
چه شرح دهم ز دلتنگي بسيار ...
خيال پراکنده تو چه مي کند به دلم
جوادتبريزي
10:18 عصر
جوادتبريزي
چگونه سر کند دلي که مانده درخيال تو،عجب غريبه شد دلي که بوده آشناي تو....بانوي بزرگوارپارسي غم ازدلتان دورباد@};-
مهرباني #
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};غم عجين انسان است استاد، که اگر نبود شادي بي معنا بود. کاش توان وتحمل انسانها با بينش اين غم همسو شود
جوادتبريزي
{a h=n45}مهرباني #{/a} درسته خانم دکتر غم گريزناپذير است اما به قول مولانا نبايد در خانه غم ماند،درخانه غم بودن ازهمت دون باشد اندردل دون همت اسرار تو چون باشد
+
بهار، آغاز رويش است؛
نه فقط براي آنکه در آغاز مسير است،
بلکه براي هر جوياي حيات که فرصتش به تاراج زمستان سوخته و اکنون، در تمناي رويشي دوباره است.
باز ريشه دواندن،
باز باليدن،
برگ و بار آوردن.
گوارايتان بازشکوفايي و بازرويش.
روزهايتان، پر روزي و اوقاتتان پربرکت باد.

جوادتبريزي
10:15 عصر
+
خدايا قدر دان توام براى تمام شادي ها، براى تمام اشکها، غم ها، مرحم ها، تسکين هايت براي درس هاى زندگيت
براي مددي که بي منت بر من ارزاني داشتي... سپاسگزار توام.
خدايا چشممان را به شکوفه هاي بهار روشن کن . باور کنيم که پايان تمام اندوه هاي ما مانندبهار ميرسد.. خدايا به مردم ما چشماني روشن به ديدار رنگين کمان محبتت، عطا فرما، بينشي به وسعت پهناوري جهان..
اودسان
7:21 عصر