پيام دوستان
+
يه سين سالهاست
که به هفت سين دلامون
اضافه شده
سلامتےرفقاےمجازي
که وجودشون
گرمےبخش دلهايمان
ميشود
جوادتبريزي
2:7 صبح
*ليلا*
B-)
جوادتبريزي
رفقايي که گاه حقيقي ترازحقيقي اند،هيچوقت نديده ايم و شناخت کافي نداريم اما ازباب ازکوزه همان تراود که در اوست مي شناسيمشان،به قول امام علي المرئ مخبوئ تحت لسانه،آدمي زيرزبانش نهفته است،تامرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد.مانا باشيد بانوي خوش سخن پارسي@};-
+
روز اول عيد ....
منم همراه ابرهاي بهاري بودم ...
گاهي طوفاني
گاهي گريان
گاه ساکت ومغرور
جوادتبريزي
2:2 صبح
+
انسانها آفريده شدهاند
كه دوست داشته شوند وسايل و اشيا ساخته شده اند
كه استفاده شوند اما واقعا دليل اينهمه آشفتگي در دنيا اين است
كه وسايل دوست داشته ميشوند و
از انسانها استفاده ميشود
جوادتبريزي
2:0 صبح
+
..بگزار ببينمت..
.بگزار ببينمت هنگام،
. گيسو تکاندنت...
.بيقرار شوم از عطر تو و ،
.خرامان امدنت...
.بگذار تماشا کنم ،
.نوتر از سالهاي دگر شدي...
.اين سال جديد بيقراترم ،
.براي گيسو تکاندنت...
.گلهاي باغچه از آمدند ،
بيقرارو جادو شدن...
.مثل عاشقي که عاشق شده ،
.از خرامان امدنت...
غ..ر.. آ
امين يگانه
1:49 صبح
+
سلام دوستان
سال نوتون مبارک@};-
چه باحال اومدم تو پارسي ديدم اسمم تو برگزيدگانه
هعي پارسي يادت بخير:)
چرا تاريخ و نوشته 100/01/14 اين چه وضعشه مسئولين رسيدگي کنن:)
در انتظار آفتاب
ديروز 8:39 عصر
+
بايرام يئلي چارداخلاري ييخاندا
*نوروز گولي* قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
*استاد شهـ ـريار*
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم *نـوروز گولي* يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده:)

در انتظار آفتاب
ديروز 8:36 عصر
ترجمه منظوم شعر استاد: چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار/نوروزگُلي و قارچيچگي گردد آشکار/بفشارد ابر پيرهن خود به مَرغزار
+
بخط آفتابــ

در انتظار آفتاب
ديروز 8:32 عصر
+
سلام ودرود همراهان هميشه سبز آرزو ميکنم دراين ساعات پاياني
که زايش زمين وزمان در کيهان به جنبش درآمده است ومن صداي طوفاني همراه با بيم واميد مادر ايران زمين را مي شنوم که از دل تاريح اميد وروشنايي را فرياد مي زند تا دوباره زمين سرد سبز شود ومام وطن آرام گيرد ودعا مي کنم براي شما همواره نور بودن را وشادي را دردل داشتن واميد به فرداي بهتر آمين
شاخه ي عشق
ديروز 8:4 عصر
+
روزها وساعات مي آيند، سال 1403 به گام هاي پاياني ميرسد، نميدانم ،فروغي وشوري که در من نيست ولي اندوهي در من است، عصياني خاموش، گاه سر در گريبانم، گاه دستي ميگيرم که آن دست به آسمان بلند شود دعايي کند تا اين غم به مدد ايزد کاسته شود، من مسافر کدام قطارم نميدانم، کاش دوباره متولد شوم
هما بانو
ديروز 12:55 عصر
زيبا وعالي،@};- من مسافر کدام قطارم نمي دانم،کاش دوباره متولد شوم،کاش عقربه هاي زمان مي ايستاد ومن اندکي درنگ مي کردم تا قبل از گذشته شدن حال،حالي تازه مي کردم ودرحال مي زيستم،چرا که اين قطاررا ايستايي نيست،فقط بايد ازحال لذت برد به قول خيام چون عاقبت کارجهان نيستي است،انگارکه نيستي چوهستي خوش باش.
+
مَن کجا باران کجا ،باران کجا
و راه بي پايان کجا، آه اين دل دل زدن تا منزل جانان کجا، آه اي دل هرچه کويت دور تر دل تنگ تر مشتاق تر..... شب ها و روزهاي مهمي در پيش است ما را از دعاي خير خود فراموش نکنيد عزيزان همراه .
التماس دعا
هما بانو
ديروز 12:55 عصر
خانم دکتر ما بسي محتاجيم،مارا به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخيز که صاحب نفسانند@};-.......زيبايي اين قصه از آغاز تو بودي
من خاک نشين بودم و پرواز تو بودي
عشق آمد و آماده ي رنج سفرم کرد
هر سو که دويدم به تو نزديکترم کرد
+
سلام خوبي نيامده نخ بسته ام به انگشتم بشمارم هر که را که در گوشي همراه سالهاست به جناب، وبانو تنها ميشناسم. سلام نيشخندت هم بر من زيباست چون تو خود ميداني گاه تظاهر به دوستي خود حال خوب دل است، گاه تو فرياد زني نوروز وانطرف تر يکي نرم نرم بگويد آمد ه خوبي، شادي، سلامتي..... دنيايي داريم..نه؟؟؟ . سلامم را چه آرام پاسخ ميگويي ، غريبه نيستي آمدي،کوچه پاستور، پلاک تنهايي زنگ اول منتظرم....
هما بانو
ديروز 12:53 عصر
+
چه شرح دهم ز دلتنگي بسيار ...
خيال پراکنده تو چه مي کند به دلم
هما بانو
ديروز 12:53 عصر
چگونه سر کند دلي که مانده درخيال تو،عجب غريبه شد دلي که بوده آشناي تو....بانوي بزرگوارپارسي غم ازدلتان دورباد@};-
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};غم عجين انسان است استاد، که اگر نبود شادي بي معنا بود. کاش توان وتحمل انسانها با بينش اين غم همسو شود