مریم ارشدى
[در آموزههاى دینى تربیت و دانش پژوهى یا آموزش و پرورش دو بال همان براى رسیدن به کمال محسوب مىشوند. صبغه دینى و فرهنگى انقلاب اسلامى نیز ایجاب مىکند این امر هدف اصولى در نظام آموزى جمهورى اسلامى ایران باشد. اما باید اذعان کرد که طى 25 سال گذشته این دو بال همسان و همگون رشد و تکامل نیافتهاند. رشد شاخصهاى آموزشى بدون همراهى شاخصهاى ارزشى و معنوى، اثرات زیانبارى در توسعه همه جانبه داشته، موجب عدم تعادل در جامعه مىشود.
در این مقاله ضمن بررسى موضوع تربیت اجتماعى، علمى و دینى دختران، میزان تربیتپذیرى آنان و الگوهاى ارائه شده در امر پوشش و حجاب، اوقات فراغت و ازدواج مورد کنگاش قرار گرفته، با توجه به واقعیات موجود، راهکارهاى اجرایى آن نیز توصیه شده است.]
مقدمه
«تربیت»، هدایت و اداره جریان رشد و تکاملى بشر است، به گونهاى که با به فعلیت رساندن و شکوفا کردن استعدادهاى بالقوه به سوى کمال مطلق یعنى خداوند متعال رهنمون شود و در سایه آن به کمال برسد.
این کار آنگاه میسر است که آدمى خود و جهان را بشناسد. نیز در عصر فنآورى، از اخلاق دینى بهره جوید و در متن برنامهریزىهاى تربیتى، مهارت زندگى را بیاموزد و نسلى رشد یابد که در مسیر دگرگونىها بازیچه نشود؛ در عین ریشه داشتن در گذشته و بر آمدن از حال به آینده، جهتدهنده و معنادهنده آن باشد.
در معناى «رشد» گرچه عمدتاً رشد طولى مد نظر است اما وقتى در کنار تربیت و در عرض آن قرار مىگیرد، بالا بردن ارتقاى سطح خواستهها، بایدها و نبایدها و در پایان نحوه شدن را آن گونه که هست، ترسیم مىکند و آنچنان که باید باشد، تعریف مىنماید.
وقتى از «دختران» سخن به میان مىآید مفهوم دختر در مقابل پسر تعریف مىشود و نقشهاى دو جنس کنار یکدیگر تنظیم و تعیین مىگردد، در حالى که رفتار دختران، برگرفته از زمینه و بسترى است که ساخته و پرداخته فضاى تاریخى - اجتماعى براى آنهاست و تجلى آن در سنتها، قوانین، مناسبات و بخصوص نوع برخورد، رفتار و انتظارات مردان از زنان نمود پیدا مىکند. تربیت و رشد دختران، ضمن اهمیت و ضرورت آن، زمانى به نتیجه مىرسد که همراه آن آموزش و پرورش پسران نیز مورد توجه قرار گیرد و گرنه پیامدهاى بسیار بدى مىآورد.
دگرگونىهاى فکرى و نگرشى اگر تنها در دختران ایجاد شود، رشد ناموزون اجتماعى را سبب شده و ناخودآگاه آنها را در ایفاى نقشها و انتظارات از مردان و جامعه متحول کرده، میان زنان و مردان، خانواده و جامعه، ناهمخوانى و تعارض ایجاد مىکند که پیامدهاى بد آن در فرزندان، نهاد خانواده را نااستوار خواهد کرد.
اگر به تربیت دختران نیز توجه نشود، محروم کردن جامعه از مربیان و تلاش آنها در تربیت نیروهاى کارآمد و توانا، با رفتار و کارکرد ضد اجتماعى نمایان مىگردد.
دختران و پسران ایرانى به طور متوسط در 13 - 11 سالگى به بلوغ مىرسند (میانگین سنى بلوغ دختر و پسر با این توجه که دختران از حدود 9 سالگى به بعد و پسران در حدود 15 سالگى بالغ مىشوند) و به طور میانگین در 28 - 26 سالگى اکثر آنها متأهل و شاغل مىشوند، از اینرو سازمان ملى جوانان این فاصله سنى را که در کشور حدود 15 سال مىباشد «دوره جوانى» مىنامد. جوان و جوانى دورانى است که تمامى قواى زیستى، روحى، روانى، فکرى و عاطفى دچار تغییرات اساسى گردیده و بر هر یک از این دگرگونىها، قانونمندى خاصى چیره است، بنابراین مهندسى دنیاى پرتلاطم جوانى از پیشنیازهاى اصلى برنامه ساماندهى در کشور شمرده مىشود.
دوره جوانى در دختران به دلیل نوع ساختار ذهنى و روانى و تاریخى، از حساسیت ویژهاى برخوردار است که با فعالیت آگاهانه، محققانه و دلسوزانه علما و مسئولان این مرز و بوم (که دل در گرو اسلام، انقلاب و سربلندى ملت ایران دارند) به سر منزل مقصود خواهد رسید. در عین حال در «جمهورى اسلامى ایران» باید رشد دختران جوان با حفظ باورها و اعتقادات دینى و ارزشهاى ملى هماهنگ شود تا الگوى نو از زن مسلمان ایرانى در جهان را ارائه کند.
درآمد
نگاهى به وضعیت فرهنگى پیش از انقلاب اسلامى نشان مىدهد که بیشتر دختران جوان به دلایل بسیار، از حضور در محافل علمى، فرهنگى و اجتماعى محروم بودند. خانوادهها به خاطر عدم اطمینان به فضا و نظام آموزشى و ارزشهاى حاکم در رژیم، دختران خود را حتى از رفتن به مدرسه باز مىداشتند. مردم، دانشگاه را کانون مروّجان ضد دینى مىدانستند. واکنش زنان به سبب غیرت اجتماعى، آنان را به گوشهگیرى و انزوا هدایت مىکرد.
زنى که به دلیل اختناق شدید حکومتى و جوّ نامناسب فرهنگى حتى در داستانها و ضربالمثلها تحقیر مىشد، خود را موجودى بدبخت، عقبافتاده و ناقص مىپنداشت و در صدد یافتن راه نجات بود. با شنیدن فریاد دروغین زیر عنوان آزادى، فرهنگ بیگانه رواج یافت. وضعیت خفقانآور آن زمان و رها کردن دختران جوان در جهالت و بىخبرى از دستورهاى اسلام و مصالح جامعه، موجبات فراگیر شدن بىعفتى و بىتوجهى به ارزشهاى اسلامى به میزان نادانى و حقارتشان شد.
در آن زمان از سازمانها، رسانهها، همایشها، مجلات و کتب ارزشى خبر چندانى نبود بلکه فیلمها، سریالهاى تلویزنى، جشنها، شبنشینىها و برنامههاى پر زرق و برق ضد دینى، آشکار و نهان با برنامهریزى دقیق از سوى حکومت به فراوانى به کار فرهنگزدایى و ترویج بىبند و بارى، برهنگى و ... مىپرداخت.
تشکیلات گسترده کاخ جوانان براى تشویق دختران و پسران به عضویت در آن با اردوهاى مختلط تابستانى در سواحل دریاى شمال، بر ضد دین و فرهنگ ملى، آداب و سنن و ارزشهاى مذهبى جولان مىداد.
خوشبختانه انقلابى عظیم زیر پرچم اسلام، دست استعمارگران را از کشور بُرید. حرکتى که آغاز شد خاستگاه نگرش غیر سنتى از دین و فرهنگ غالب داشت. اسلام ناب محمدى به فرمایش امام خمینى به رغم سیطره ظلم و جهل، نقاب از رخساره برمىکشد و روشنگرى آغاز مىشود. ابزار کار، دانش است و منطق شیوه کردار، لطف است و مرحمت. روش تبلیغ، آموزش قرآنى «جدال احسن» است. محافل عیش و طرب جوانان، به کانونهاى بحث و تبادل نظر تبدیل مىشود.
جوانان مسلمان، در قالب انجمنهاى اسلامى، اندیشه و بینش و منش دینى را ترویج مىکنند. روشهاى تربیتى بیمناکانه و تهدیدآمیز از بین مىرود و روشهاى محبتآمیز، معقول و منطقى جایگزین مىشود. خوشرویى، نرمخویى، عدم تفحص در امور داخلى و خصوصى جوانان و کمک به حل مشکلات مالى و تحصیلى دانشجویان مورد تذکر علما و روحانیون قرار مىگیرد و تجربه این دهه، الگوى جوانان جهان مىشود.
در این دوره آنچه براى دختران جوان اهمیت دارد، معنویت است؛ شور و عاطفه و احساس دختران با عشق خدایى سرشته مىشود و معیار انتخاب و ازدواج، تجلى واقعیات انسانى و ابزارى براى احیا، تقویت و تکامل این هویت است.
مشارکت اجتماعى، سیاسى و فرهنگى دختران جوان، و آنچه که تا پیش از این از دیدگاه عرف، ننگ محسوب مىشد، به عنوان شعور و شعائر دینى مطرح مىشود. در این زمان نقش امام راحل و رهبران دینى و سیاسى روشنفکر براى هدایت هیجانهاى جوانى و انرژى دختران جوان قابل ستایش است.
اکنون بیش از ربع قرن از پیروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى مىگذرد. انقلابى که بیش از آنکه سیاسى باشد، فرهنگى است. در این مدت، رسانههاى ارتباط جمعى، مروِّج اسلام و تبلیغکننده ارزشهاى اسلامى بودهاند. نیز چندین نهاد، سازمان و ارگان رسمى و غیر رسمى، متولى تربیت و ترویج آداب و سنن مذهبىاند.
سازمان تبلیغات اسلامى، با تشکیلاتى گسترده دستاندرکار پرورش فرهنگ دینى در سراسر کشور و خارج است. بخش گستردهاى از تبلیغات حوزه علمیه با امکانات درخور، حفظ و بالندگى ارزشهاى دینى و گسترش آموزههاى فرهنگ مذهبى را بر عهده دارد. روحانیون در شهرها و روستاها به ارشاد مردمان مشغولند. نظام آموزشى کشور، کتب درسى، قوانین و مقررات اجتماعى بازسازى شده و توسط فرهیختگان اسلامى و نخبگان دین سامان یافته است. اما با وجود همه اینها از وضع فرهنگى جوانان مىنالیم، از بدحجابى و کمحجابى دختران شِکْوه داریم و هر از چند گاهى با اعتراضات خیابانى و بگیر و ببندهایى که در بسیارى موارد از ملاحظات و رهیافتهاى روانشناختى فاصله دارد در پى اصلاح آنان (که به نظر ما پاىبند به ارزشهاى دینى نیستند) هستیم.
35 درصد از دختران جوان، نظارهگر خواستههاى سیاسى احزاب و گروههاى درگیر در کشورند و خواستار حقوق شهروندى مساوى با پسران هستند. آزادى در تصمیمگیرى در سطوح خانواده و اجتماع را مورد تأکید قرار داده، احترام به حریم خصوصى جوانان خصوصاً دختران را ضرورى و عاملى جهت افزایش حس خودباورى و تقویت حضورشان در جامعه مىدانند. امنیت اجتماعى را نیز به عنوان پیشنیاز حضور در عرصههاى مختلف مطرح مىکنند و از وضع موجود اظهار نارضایتى مىنمایند. چنان که از تبعیضهاى موجود در خانواده و اجتماع بین دختران و پسران به ویژه در زمینههاى اقتصادى، حقوقى و اجتماعى شِکْوه دارند و بر لزوم سیاستگذارى و تغییر نگرش عمومى بر اساس عدالت جنسیتى تأکید مىکنند. نیز از محدودیتهاى ورزش و تفریح دختران و کمبود فضاى مناسب و نابرابرىهاى موجود در بُعد آموزش مىنالند. چنان که رویهها و تصمیمات غلط رایج و تفسیر سلیقهاى از دین، ضعف قانون و عدم روحیه خودباورى را مانع پیشروى خویش مىدانند.
در این مقاله، بدون اینکه فرد یا گروه، سازمان یا نهادى را مقصر بدانیم، با بیان مسئولیتها، موفقیتها و واقعیتهاى فرا روى تربیت و رشد دختران، امیداوریم مطالب ارائه شده در سیاستگذارىهاى اجتماعى و برنامهریزىهاى اقتصادى و خطمشى فرهنگى کشور، مورد نظر مسئولان قرار گیرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.