
«شعبان» ماه دعا و ذکر و یاد و توجه و عبادت و استغفار است. بنده خاضع چراغ دل به نورى میافرازد، تا فارغ از حجابها، جلوه هاى آشکار یار را در وسعت آفرینش به تماشا برخیزد و سفر معنویت و عرفان را، ره توشه اى بایسته فراهم آورد.
میرود تا در سایه عطوفت بى مرز محبوب، پیوند گیرد و آینه تجلى نور خدا شود. خوان رحمت الهى در ماه رسول خدا گسترده تر است و مولودهای خجسته آن زیباترین زینت ممکن آن است.
مولود نزدیک ترین نام به خدا، سفینه عشق، «حسین بن علی» علیه السلام؛ اسطوره وفا و طوفانی ترین دریای عشق، «عباس بن علی» علیه السلام؛ سید ساجدان و سرحلقه عارفان، «علی بن حسین» علیه السلام؛ شبیه ترین صورت به رحمه العالمین، «علی اکبر» علیه السلام و در پایان نماد عشق و انتظار، تک سوار دشت انتظار، «مهدی» عج الله تعالی فرجه الشریف، یگانه منجی عالم ما، موعود زمان و ساحل نجات هستی.
و اینک ما خسته دلان دشت انتظار چشم براه منجی زمان نشسته ایم. باشد تا در این ماه چشمان انتطارمان به ظهورش روشن گردد.
مریم ارشدی در گفتوگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت: رویکرد رسانهای مرکز امور زنان در دولت دهم افزایش یافته و بر این اساس اطلاعرسانی و تنویر افکار عمومی در حوزه زنان و خانواده برای این مرکز بسیار مهم است؛ مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، زنان شاخص، نخبه و مدیران زن موفق را به منظور حضور در رسانهها و معرفی به جامعه دعوت میکند.
وی با بیان اینکه در راستای فرامین مقام معظم رهبری در خصوص ایجاد محیطی امن در خانه برای زنان و کاهش مسائل و مشکلات حقوقی آنها، از زنان صاحبنظر در عرصههای حقوقی به منظور برگزاری کرسیهای نظریهپردازی در عرصه رسانهها دعوت خواهیم کرد، گفت: با توجه به اینکه سال گذشته از سوی مقام معظم رهبری سال "همت مضاعف و کار مضاعف " نامگذاری شده بود، سعی کردیم تا تلاش و همت زنان در عرصههای مختلف به جامعه معرفی شود و حضور زنان در عرصه رسانه را پررنگتر کنیم.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ادامه داد: انعکاس مسائل و مشکلات زنان در سطح اجتماع، توجه مسئولان به مخاطبان زن در دستگاههای اجرایی و توجه خاص به رفع مسائل آنها، توجه به مسئله زنان به عنوان یک موضوع نه به عنوان یک مشکل و انعکاس آن در سطح جامعه و افزایش انگیزه برای حضور زنان صاحبنظر در مباحث اجتماعی و خانوادگی از اهداف مرکز امور زنان در تعامل رسانهای است.
وی با بیان اینکه مرکز امور زنان و خانواده در 9 ماهه نخست سال گذشته 543 مورد حضور در عرصه رسانه و مطبوعات را تجربه کرد، تصریح کرد: هدف از برقراری ارتباط بیشتر و حضور مستمر مسئولان مرکز در رسانهها، علاوه بر ارائه گزارش فعالیتها و اطلاعرسانی عمومی، اعتمادسازی و جلب مشارکت عمومی، تنویر افکار عمومی در راستای معرفی و بیان فعالیتهای حوزه زنان و خانواده در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و رفع ابهامات اذهان عمومی در حوزه زنان و خانواده بوده است.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
اولاً تبریک عرض میکنم ایام متعلق به ولادت بانوى دو عالم، سیدهى زنان اهل بهشت، حضرت صدیقهى طاهره (سلام اللَّه علیها) را. این جلسه بحمداللَّه جلسهى بسیار مهم و باارزشى از آب در آمد. اولاً حضار محترم، بانوان برجستهى بخشهاى مختلف زندگى اجتماعى و زندگى علمى ما و نخبگان حقیقى جامعهاند؛ چه استادان محترم و برجستگان میدانهاى مختلف علمى و فنى و غیره، و چه خانوادههاى محترم شهیدان، این همسر محترم شهید و مادر چهار شهید؛ که اینها نمونهاى هستند از اوج حرکت بانوان به سمت کمال و تعالى. بحمداللَّه این مجلس از همه جهت مجلس برجسته و ممتازى است. اهمیت دیگر این جلسه، جنبهى نمادین بودن آن است. یقیناً در سرتاسر کشور بانوان محترم دیگرى هستند که برجستگىهائى را کسب کردهاند، از خود نشان دادهاند و سرمایههائى براى پیشرفت کشور و آیندهى کشورند. این جلسه، نمادى از مجموعهى حرکت عظیم بانوان کشور ماست.
مطالبى که خانمها اینجا بیان کردند، تقریباً مشتمل بود بر همهى جوانب بحث مربوط به زن، از آن جهتى که نظام اسلامى و جمهورى اسلامى باید به این مسئله نگاه کند و آن را دنبال کند. من با دقت حرفها را گوش کردم. تقریباً همهى آن چیزهائى که امروز در مورد مسئلهى زنان میتواند عنوان بحث و تحقیق و مطالعه و بر اساس آن، برنامهریزى در کشور صورت بگیرد، در بیانات خانمها بود. این خیلى براى من جالب و خرسند کننده است.
خب، حالا تا همین جاى قضیه اگر بخواهیم یک قضاوتى را مطرح کنیم، آن قضاوت این خواهد بود که نظام جمهورى اسلامى توانسته است به یک قلهاى دست پیدا کند که عبارت است از پرورش زنان فرزانه و صاحب اندیشه و صاحب رأى و نظر در ظریفترین و حساسترین مسائل یک جامعه، که حالا عرض خواهم کرد. مسئلهى زن - که امروز در دنیا باید به عنوان «بحران زن» آن را نامید - یکى از اساسىترین مسائل هر تمدنى، هر جامعهاى و هر کشورى است. در این مورد، شما توانستهاید به ریزهکارىهائى، به دقتهائى، به سرفصلهاى مهمى دست پیدا کنید و دربارهى این مسئله بیندیشید. بنابراین آن قضاوت این شد که جمهورى اسلامى به یک قلهاى دست یافته است که اى بسا بسیارى از کشورهاى عالم به آن دست نیافتهاند.
یک مطلب را من اینجا عرض بکنم. مسئلهى زن و خانواده، با همهى کارى که شده است - شما کردهاید، دیگران کردهاند - همچنان یک مسئلهى مهم و قابل بحث و قابل توسّع در اندیشهورزى است. این موضوعِ یکى از نشستهاى اندیشههاى راهبردى است که انشاءاللَّه در آینده آن را خواهیم داشت. نشستهاى اندیشههاى راهبردى که تاکنون دو نشست آن انجام گرفته و کارهاى آن از لحاظ فکرى و انشاءاللَّه بعداً برنامهریزى و عمل دنبال خواهد شد، متکفل بررسى اساسىترین و راهبردىترین مسائل فکرى جامعه است. یکى از این مسائل، مسئلهى زن و خانواده است که در فهرست این مسائل پیشبینى شده و در آینده برگزار خواهد شد. من همین جا از بانوان محترم، اندیشهورزان زن - که امروز نمونههائى از آن را بحمداللَّه اینجا دیدیم - درخواست میکنم که در این کار مشارکت جدى بکنید؛ بحث کنید، فکر کنید، مطالعه کنید؛ فصول مربوط به مسئلهى زن را به طور جداگانه، به طور تخصصى، به شکل علمى، با تکیهى به منابع اسلامى و فکر ناب انقلابى - که خوشبختانه در شما هست - در نشستِ مربوط به این موضوع بررسى کنید؛ مطرح بشود، بحث بشود و انشاءاللَّه براى برنامهریزى و عمل دنبالگیرى شود.
دربارهى مسئلهى زن در جامعه، اساس مشکل، دو چیز است؛ دو نقطهى اساسى است که اگر دربارهى این دو نقطه بشود فکرى کرد، طرحى نو در انداخت و کار پیگیر و مستمرى انجام داد، میتوان امیدوار بود که در طول زمان - میانمدت یا بلندمدت - آن چیزى که امروز میتوان آن را بحران مسئلهى زن در دنیا دانست، حل شود. آن دو چیز، یکى عبارت است از نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه زن و شأن زن در جامعه؛ که این نگاه و این بدفهمى از غرب شروع شده و خیلى هم قدیمى و ریشهدار نیست. آن کسانى که مدعى شدند که در پروتکلهاى اندیشمندان صهیونیست این مسئله وجود داشته، میشود حدس زد که این، خلاف واقع نیست. یعنى اگر نگاه کنیم، مىبینیم این نگاه غلط، این کجفهمى و بدفهمى در زمینهى شأن زن در جامعه، شاید در حدود صد سال، صد و پنجاه سال بیشتر در غرب سابقه ندارد و از غرب سرریز شده است به جوامع دیگر، از جمله جوامع اسلامى. این یک نقطه است.
نقطهى دوم که اساس مشکل است، بد فهمیدن مسئلهى خانواده و بد عمل کردن در رفتارهاى داخل خانواده است. این دو تا مشکل است که به نظر ما بحران مسئلهى زن را - که امروز یک مشکل اساسى در دنیاست - به وجود آورده. شاید تعبیر «بحران زن»، تعبیر تعجبآورى باشد. امروز مسئلهى بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژى، بحران گرم شدن زمین، به عنوان مسائل اصلى بشریت مطرح میشود؛ اما هیچکدام از اینها مسائل اصلى بشریت نیست. بیشترِ آن چیزهائى که مشکلات اصلى بشریت است، برمیگردد به مسائلى که ارتباط پیدا میکند با معنویت انسان، با اخلاق انسان، با رفتار اجتماعى انسانها با یکدیگر؛ که یکى از آنها مسئلهى زن و مرد، جایگاه زن، مسئلهى زن و شأن زن در جامعه است؛ که این حقیقتاً یک بحران است، منتها به رو نمىآورند، مطرح نمیکنند و سیاستهاى مسلط در دنیا به صرفهى خودشان نمیدانند و شاید برخلاف راهبردهاى اصلى خودشان میدانند که این مسئله را مطرح کنند.
در مورد مسئلهى اول، که جایگاه زن در زندگى و در جامعه است - با هر تعبیرى که میخواهید مطرح کنید، میشود از آن اسم برد - اشکال اینجاست که یک نامعادلهاى را بتدریج به وجود آوردهاند؛ یک طرف ذىنفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجورى تقسیم کردهاند. طرفِ ذىنفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن. این به طور آرام، با تدریج، با شیوههاى گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول دهها سال - که شاید به صد سال، صد و پنجاه سال برسد، که من دقیق نمیتوانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق است - در جوامع غربى در درجهى اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعى زن را اینجورى معرفى کردند، اینجورى تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودى که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد. لذا در فرهنگ غربى اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیتهاى جنسىِ خودش چیزى را ارائه بدهد. حتّى در مجالس رسمى، نوع پوشش زن باید جورى باشد که براى طرف ذىنفع و منتفع - یعنى طرف مرد - چشمنواز باشد.
به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشى که در زمینهى مسئلهى زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعى، فرهنگى شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، براى استفادهى یک طرفِ ذىنفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربى وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسى خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهاى مسئلهى آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهاى عمومى محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهى مقابل آن انجام بگیرد - یعنى در یک جامعهاى عریانى زنان مطرح شود - هیچ سر و صدائى در دنیا بلند نمیشود. اما وقتى پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههاى مسلط تبلیغاتى دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشاندهندهى این است که یک فرهنگى، یک سیاستى، یک راهبردى وجود دارد که سالهاى متمادى است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را براى زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.
لذا شما مىبینید در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنى دارد مخالفت میشود. عنوانى که براى این مخالفت ذکر میکنند، این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبى است؛ ما نمیخواهیم در جوامع ما - که جوامع لائیک هستند - نمادهاى مذهبى مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتّى اگر چنانچه حجاب ناشى از یک انگیزه و ایمان دینى هم نباشد، با آن مخالفت میکنند؛ مشکل اساسى این است.
این مسئله آن وقت دنبالههاى خودش را، تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشرى به وجود آورده: مسئلهى سست شدن بنیان خانواده - گزارشهاى تکاندهندهاى که یک نمونهاش را یکى از خانمهاى محترم اینجا اشاره کردند - مسئلهى آمار گریهآور و تأسفبار تجارت زنان. امروز در دنیا طبق گزارشى که داده شده است - که این گزارش به نظرم گزارش سازمان ملل است؛ گزارش یک مرکز رسمى است - سریعالرشدترین تجارتهاى دنیا، تجارت زنان و قاچاق زنان است. بدترین کشورها هم در این زمینه، چند تا کشورند؛ از جمله رژیم صهیونیستى است. زنان و دختران را با عنوان پیدا کردن کار و عنوان ازدواج و این حرفها، از کشورهاى فقیر، از آمریکاى لاتین، از برخى کشورهاى آسیا، از برخى کشورهاى فقیر اروپا جمع میکنند و میبرند آنها را در شرائط بسیار سختى تحویل مراکزى میدهند که انسان از تصور آنها و نام آنها تنش میلرزد. همهى اینها مبتنى است بر این نگاه غلط، این نامعادلهى ظالمانه در مورد جایگاه زن در جامعه. پدیدهى کودکان نامشروع - که بالاترین آمار کودکان نامشروع هم در آمریکاست - پدیدهى زندگىهاى مشترکى که بدون ازدواج انجام میگیرد؛ یعنى در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمى خانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشى از مشکل اول است؛ باید براى این، یک فکرى کرد. باید جایگاه زن را تعریف کرد و در مقابل منطق هوچیگرانهى غربى بجد ایستاد.
من یک وقتى گفتم؛ از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربىها دربارهى مسئلهى زن در کشور میگویند، چه دفاعى دارید؟ من گفتم: ما دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئلهى زن، از غرب طلبگاریم؛ ما مدعى غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین مىآورند؛ به اسم آزادى، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهاى روحى، روانى، عاطفى و اهانت شخصیتى و شأنى قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند. جمهورى اسلامى در این زمینه یک مسئولیتى دارد. جمهورى اسلامى در مسئلهى زن باید به طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را - که عمدتاً اعتراض به نگاه غربى و این نامعادلهى ظالمانهى غربى است - بگوید. با این نگاه، آن وقت مسئلهى حجاب، مسئلهى نوع ارتباط زن و مرد، همه معنا پیدا میکند. این یک مسئله است.
مسئلهى بعدى - که در قضیهى زن مشکل دومى است - مسئلهى خانواده است. نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلى روشنى است. «المرأة سیّدة بیتها»؛(1) بزرگ خانه، زن خانه است؛ این از پیغمبر اکرم است. جایگاه زن در خانواده، همانى است که در گفتارهاى گوناگون ائمه (علیهمالسّلام) آمده: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة».(2) در تعبیرات عربى، قهرمان یعنى کارگزار، پادو، یک خدمتگزار محترم. میفرماید: در داخل خانه، زن قهرمانه نیست؛ ریحانه است، گلِ خانه است. خطاب به مردان میفرماید: بهترین شما کسانى هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند. اینها نظرات اسلام است و از این قبیل الى ماشاءاللَّه وجود دارد. ولى در عین حال تحقق خواستهى اسلام در خانواده، یک امرى است که با این بیانات تمام نمیشود، حل نمیشود؛ احتیاج به پشتوانهى قانونى، پشتوانهى اجرائى و ضمانت اجرائى دارد؛ و این کار باید انجام بگیرد. این کار در طول سالهاى متمادىِ گذشته انجام نگرفته است. خانوادههائى که متدین بودند، مردانى که از اخلاقِ خوب برخوردار بودند و پایبندىهاى شرعى داشتند، ملاحظاتى کردند؛ اما در مواردى که این خصوصیات نبوده، این ملاحظات نشده؛ به زن در داخل خانواده ظلم شده.
البته اینجور نیست که ما فکر کنیم غربىها در این زمینه از ما جلویند؛ ابداً. بنده آمارهاى زیادى دارم، این خانم محترم هم آمارهائى را ذکر کردند؛ وضع داخلى خانوادههاى غربى از لحاظ مظلومیت زن و از لحاظ عدم رعایت حقوق زن، از وضع خانوادههاى اسلامى و ایرانى و شرقى یقیناً بدتر است؛ بهتر نیست، اگر بدتر نباشد؛ در مواردى حتماً بدتر است. ما به آنها که نگاه نمیکنیم، آنها که الگوى ما نیستند. ما در محیط خانواده کمبودهاى زیادى داریم؛ احتیاج دارد به پشتوانهى قانونى، به تضمین قانونى، به تضمین اجرائى؛ و این باید تحقق پیدا کند. این مسئله از جملهى عرصهها و میدانهائى است که در داخل کشور در این زمینه کم کار شده و باید کار شود.
از لحاظ نظر اسلام و متون اسلامى هم در این بخش از مسئله هیچ کمبودى وجود ندارد. ما مىبینیم گاهى اوقات کسانى که منتقد تفکرات اسلامى هستند، سر قضیهى ارث و دیه و این چیزها اشکال میکنند، در حالى که اشکالها وارد نیست؛ آنها پاسخهاى منطقى و قوى دارد. اما در زمینهى رفتارهاى داخل خانواده، متأسفانه غالباً به غفلت گذرانده میشود؛ در حالى که نظر اسلام، نظر کاملاً روشنى است. محیط خانواده براى زن باید محیط امن، محیط عزت و محیط آرامش خاطر باشد تا زن بتواند آن وظیفهى اساسى خودش را - که همین حفظ خانواده است - به بهترین وجهى انجام دهد.
در مورد نگاه اسلام به زن بحثهاى زیادى شده است، ما هم بارها گفتیم. من مکرراً عرض کردم که نمونه براى انسان مؤمن و مرضى الهى، و انسان کافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ این چیز جالبى است. قرآن وقتى میخواهد براى انسان خوب و انسان بد نمونه ذکر کند، هر دو را از زنان انتخاب میکند: «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط».(3) قرآن دو زن را به عنوان «مثل»، یعنى نمونه و نماد زنانِ بد معرفى میکند؛ همسر نوح و همسر لوط. بعد نقطهى مقابل: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأة فرعون».(4) به عنوان نماد زن خوب، زن برتر و زن مؤمن، دو نفر را معرفى میکند: یکى همسر فرعون است، یکى هم حضرت مریم است؛ «و مریم ابنت عمران الّتى احصنت فرجها».(5) جالب این است که هر چهار تاى این زنها خوبى و بدىشان مربوط به محیط خانواده است. در مورد آن دو زن بد - «امرأة نوح و امرأة لوط» - میفرماید: «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»؛(6) این دو زن به همسرانشان - که دو پیغمبر عالىشأن و عالىمقام بودند - خیانت کردند. مسئله، مسئلهى خانواده است. موضوع آن دو زن دیگر هم مربوط به خانواده است؛ اوّلى که زن فرعون است، ارزش و اهمیت او این است که یک پیغمبر اولوالعزم را، یک موساى کلیماللَّه را در آغوش خود پرورش میدهد و به او ایمان مىآورد و به او کمک میکند؛ لذا فرعون از او انتقام میگیرد. مسئله، مسئلهى درون خانواده است با این تأثیر و شعاع عظیم کارى که او کرده است، که یک موسائى را تربیت کرده. در مورد حضرت مریم هم همین جور است: «الّتى احصنت فرجها»؛ ناموس خود را حفظ کرد، عفت خود را حفظ کرد. این نشاندهندهى این است که در محیط زندگى حضرت مریم (سلام اللَّه علیها) عواملى وجود داشته که میتوانسته است تهدیدکنندهى عفت و ناموس یک زن عفیف باشد و او توانسته مبارزه کند. بنابراین همهاش ناظر به همین جنبههاى مهمى است که عرض شد؛ جنبهى خانواده و مسئلهى شأن زن در جامعه. بنابراین مسئله، مسئلهى مهمى است.
البته ما در جمهورى اسلامى پیشرفت داشتیم. نگاه من، نگاه خوشبینانه است. ما قبل از انقلاب را از نزدیک دیدیم. وضعى که آن روز کشور ما و جامعهى ما و زنان ما به سمت آن میتاختند، وضعیت بسیار هولناک و خطرناکى بود. به خاطر خاصیت تقلیدى بودن کار در اینجا، گاهى وضعیت ظاهر زنان از آنچه که ما در عکسها و نقلها و گزارشها از زنهاى اروپائى میدیدیم یا میخواندیم هم بدتر بود! یک چنین وضعى را داشتند ترویج میکردند. البته زن ایرانى به خاطر گوهر ایمان که در او نهادینه بود، توانست بر این موج مخرب فائق بیاید؛ در انقلاب مشارکت اساسى داشته باشد؛ هم با حضور خود، هم با تشویق مردان؛ و یک پایهى اساسى پیروزى انقلاب بشود. بعد از انقلاب هم که حرکت زنان، حرکت فوقالعادهاى است.
من لازم است عرض بکنم؛ این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتاً آیتى هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه میکند و میخواند، رنجهاى اینها را که ملاحظه میکند - البته بانوانى که قبل از انقلاب همسر مبارزینى بودند که سختىهائى را تحمل میکردند، نمونههائى هم در آنجا دیده میشد؛ لیکن نمونههاى کامل در دورهى دفاع مقدس بود - مىبیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبههها؛ بسیارى از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوههاى صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. این در عرصهى مسائل معنوى و انسانى. در عرصهى مسائل سیاسى و در عرصهى مسائل علمى هم کشور بحمداللَّه پیشرفت فوقالعادهاى داشته است. این همه زنان دانشمند، استاد در رشتههاى مختلف علمى، در علوم حوزوى، در علوم دانشگاهى - که نمونهاى از آنها خوشبختانه شما حضار محترم هستید که در اینجا حضور دارید - همه نشاندهندهى موفقیت جمهورى اسلامى است. نگاه من، این نگاه است. این نگاه، دل را به آینده امیدوار میکند. ما با همین حرکت و با همین شتاب انشاءاللَّه پیش برویم، قطعاً خواهیم توانست بر فرهنگ غلط غربى و رائج در دنیا فائق بیائیم. باید کار کرد، باید تلاش کرد، باید دنبالگیرى کرد. نگاه، نگاه خوشبینانه است؛ منتها این نگاه خوشبینانه نباید مانع بشود از اینکه ضعفها را ببینیم. ما درجاتى پیش رفتیم، اما اى بسا ده برابر این ممکن بود پیش برویم. آنچه که موجب شد نتوانیم در آن حد جلو برویم، همین ضعفها و مشکلاتى است که وجود داشته؛ که شما به بعضى از آنها اشاره کردید، و مشکلات دیگرى هم وجود داشته که باید برطرف شود.
آنچه که من میخواهم در پایان عرایضم عرض کنم، این است که عمدهى کار را خود بانوان باید انجام بدهند. شما هستید که میتوانید فکر کنید، اندیشهورزى کنید، مطالعه کنید، معضلات را در مقام نظر و اندیشه حل کنید و در مقام عمل راهکار اجرائى ارائه بدهید. این، کار را بسیار آسان و نزدیک خواهد کرد. البته در این جلسه بانوان محترم پیشنهادهائى هم دادند؛ بعضى از اینها کاملاً عملى است و دم دست است و میشود اجرا کرد، اقدام کرد، براى بعضى هم میتوان زمینهسازى کرد.
به هر حال امیدواریم انشاءاللَّه جامعهى زنان کشورمان جزو موفقترین جوامع باشند و دختران جوان ما انشاءاللَّه بتوانند در این زمینهاى که شما به وجود آوردید، گامهاى بلندترى بردارند و روزبهروز انشاءاللَّه به اهداف عالیهى اسلامى نزدیکتر شویم. انشاءاللَّه این جلسه هم برکات خودش را در این عرصه باقى خواهد گذاشت.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
خبرگزاری فارس: مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: امسال در دهه فجر کتابی را از دستاوردهای زنان در دولت نهم و دهم منتشر خواهیم کرد همچنین از خانوادههای قهرمانان ورزشی نیز تجلیل خواهیم داشت.
به گزارش خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا»، مریم ارشدی امروز در نشست اعضای کمیته زنان ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی در محل ساختمان کوثر ریاست جمهوری اظهار داشت: در دهه فجر باید برای شناساندن اهمیت انقلاب اسلامی به نسل جدید تلاش کنیم و امروز با تلاش و تبلیغات سوء دستگاههای غرب برای بد نشان دادن اوضاع داخلی کشور و به خصوص زنان مواجه هستیم. وی در ادامه افزود: امسال دهه فجر دو فصل دارد به صورتی که بعد از 5 سال، نخستین سالی است که از محرم و صفر فاصله گرفتهایم و ایام جشن را خواهیم داشت بخش اول دهه فجر در ماه محرم و صفر است و بخش دوم آن در ماه ربیعالاول بوده که بر همین اساس در دهه فجر باید دو نوع برنامهریزی داشته باشیم. مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان با بیان اینکه رئیس جمهور در پیامی به رئیس مرکز امور زنان خواستار ایجاد شادی و نشاط در نسل دختران و زنان کشور شد، عنوان کرد: 18 بهمن روز انقلاب اسلامی، منزلت زن و استحکام خانواده نامگذاری شده است و باید جریانی را در کشور ایجاد کنیم که این روز کاملاً به زنان اختصاص داشته باشد همچنین ایجاد نشاط و شادی را در نسل زنان و دختران کشور دنبال میکنیم. ارشدی ادامه داد: در برنامهریزی دهه فجر امسال باید برای تعمیق باورهای انقلابی به نسل جوانان کشور تلاش کنیم و در مرکز امور زنان در دو روز 12 بهمن و روز قبل از پیروزی انقلاب یعنی 21 بهمن برنامهریزی مشخص خواهیم داشت و با توجه به اینکه تا کنون 25 درصد از ظرفیت مردمی در روز 12 بهمن استفاده میشد تلاش میکنیم تا برای افزایش ضریب حضور و مشارکت مردم، برنامههای ویژهای را داشته باشیم. مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان اضافه کرد: امسال در دهه فجر کتابی را از دستاوردهای زنان در دولت نهم و دهم منتشر خواهیم کرد همچنین از خانوادههای قهرمانان ورزشی نیز تجلیل خواهیم داشت. وی با اشاره به اینکه در برنامههای دهه فجر امسال برای ایجاد نشاط و شادی در میان مردم تلاش خواهیم کرد، ادامه داد: عمده برنامههای مرکز امور زنان متمرکز به روز 18 بهمن بوده که تحت عنوان منزلت زن و استحکام خانواده نامگذاری شده است.
مدیرکل روابط عمومی مرکز امور زنان ریاست جمهوری خبرداد:
مرکز امور زنان و خانواده در رسانه و مطبوعات
خبرگزاری آریا- مریم ارشدی، مسئولان این مرکز در نه ماه گذشته 468 مورد در خبرگزاری ها و روزنامه ها حضور داشتند و 75 بار از طریق رسانه های صوتی و تصویری، عموم مردم را در جریان برنامه ها و اهداف خود قرار دادند. به گزارش آریا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مرکز امور زنان و خانواده مریم ارشدی مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده با اعلام 543 مورد حضور این مرکز در رسانه و مطبوعات در نه ماهه اول سال جاری اظهار داشت: با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری به ویژه در نامگذاری سال 89 به عنوان "همت مضاعف و کار مضاعف"، مرکز امور زنان و خانواده تلاش مجدانه خود را در برقراری ارتباط و تعامل با اصحاب رسانه به کار بست و سال جاری را به عنوان "همت و کار مضاعف در حوزه اطلاع رسانی و تعامل رسانه ای" نامگذاری نمود. وی افزود: هدف از برقراری ارتباط بیشتر و حضور مستمر مسئولان مرکز در رسانه ها، علاوه بر ارائه گزارش فعالیت ها و اطلاع رسانی عمومی، اعتماد سازی و جلب مشارکت عمومی، تنویر افکار عمومی در راستای معرفی و بیان فعالیت های حوزه زنان و خانواده در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... و رفع ابهامات اذهان عموم در حوزه زنان و خانواده بوده است. ارشدی با اشاره به 75 مورد حضور مرکز در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفت: همچنین رییس، معاونان و مدیران این مرکز در نه ماه گذشته 468 مورد در خبرگزاری ها و روزنامه ها حضور داشتند و 75 بار از طریق رسانه های صوتی و تصویری، عموم مردم را در جریان برنامه ها و اهداف خود قرار دادند. وی با اشاره به اینکه بیشترین مصاحبه و گفتگوی خبرنگاران صدا و سیما، خبرگزاری ها و روزنامه ها با ریاست مرکز با 272 مورد صورت گرفته است گفت: با توجه به برگزاری سومین اجلاس وزرای امور زنان کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی؛ فعالیت های بین المللی مرکز بیشترین بازتاب در رسانه ها را به خود اختصاص داده و بعد از آن بیشترین سؤالات خبرنگاران در حوزه آموزش و پژوهش بوده است. وی ضمن قدردانی از سرداران عرصه اطلاع رسانی کشور به خاطر تلاش در جهت آگاه سازی مردم و مسئولین در زمینه فعالیت های مرکز امور زنان و خانواده اظهار امیدواری کرد فرامین مقام عظمای ولایت به ویژه تلاش مضاعف در جهت اطلاع رسانی اخبار و گزارش های مربوط به امور زنان، به لحاظ کمی و کیفی از افزایش بیشتری برخوردار گردد. مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده با ابراز خرسندی از افزایش چشمگیر این تعامل نسبت به سال گذشته، افزود: امیدواریم این مرکز در مدت باقی مانده از سال، بتواند با همکاری رسانه و مطبوعات بیش از گذشته با عموم مردم و مسئولین به صورت مستقیم و مستمر ارتباط برقرار نموده و در جریان سازی در جهت ارتقای جایگاه زنان موفق تر باشد.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
امشب بحمداللَّه بسیار جلسهى خوبى شد و من حقیقتاً بهره بردم؛ هم از مطالبى که بیان شد و هم بیشتر، از مشاهدهى ظرفیتى که در مجموعهى فرزانگان و اندیشهورزان کشور براى طرح مسائل و امتداد دادن و استمرار دادن به اجزاى یک مسئلهى پیچیده و مرکب وجود دارد؛ که این را من امشب در مجموع مشاهده کردم. خیلى تشکر میکنم؛ هم از شما حضار محترم که زحمت کشیدید و تشریف آوردید و زمان طولانىاى را هم در این جلسه گذراندید، و هم از فراهمکنندگان این جلسه، از جناب آقاى واعظزاده و دیگر همکارانى که زحمت کشیدند و این جلسه را ترتیب دادند و فراهم کردند. چون وقت گذشته، من عرایض خودم را زیاد طولانى نخواهم کرد؛ کوتاه صحبت میکنم. ...(1) انشاءاللَّه زمان براى صحبتهاى مبسوط هم خواهد ماند.
این اولین نشست از نوع خود در جمهورى اسلامى است. ما نشستهاى زیادى داشتهایم؛ چه آن دیدارهائى که خود بنده با مجموعههاى مختلف داشتهام، چه آنچه که اطلاع دارم اتفاق افتاده. بنابراین ما تا کنون از این نوع نشست نداشتهایم. مقصود ما از تشکیل این نشست - یا درستتر بگویم: سلسلهى نشستهائى که انشاءاللَّه در آینده خواهیم داشت - در درجهى اول این است که متفکران کشور، اندیشهورزان کشور، خودشان را درگیر مسائل کلان کشور بکنند. کشور مسائل اساسىاى دارد. کارهاى بزرگى هست که باید انجام بگیرد. توانائىها و ظرفیتهاى بسیارى هست که میتواند در خدمت این حرکت عظیم انجام بگیرد. این مقصود تحقق نخواهد یافت، مگر اینکه زبدگان، فرزانگان و اندیشهورزان، خودشان را با این مسائل کلان مرتبط و درگیر کنند. این باید اتفاق بیفتد و انشاءاللَّه این خواهد شد. مسئلهى تدوین الگوى اسلامى - ایرانى براى پیشرفت، یکى از مسائل کلان ماست؛ که البته این مسئله در دل خود، دهها مسئله دارد، که بعد عرض خواهم کرد. این رشته در خصوص همین مسئله استمرار خواهد داشت و در کنار این، مسائل کلان دیگرى وجود دارد که بایستى مطرح شود.
هدف دومى که ما از تشکیل این جلسه داشتهایم، این است که یک فرهنگ و یک گفتمان، اول در میان نخبگان و به تبع آن در سطح عموم جامعه به وجود بیاید. همین حرفهائى که شما امشب بیان کردید، وقتى در سطح جامعه منتشر شود، ذهن نخبگان و سپس ذهن عموم مردم را به یک سمت اساسى سوق خواهد داد؛ اندیشیدن در مورد الگوى توسعه و مدل حرکت به سمت جلو، احساس اینکه باید در این زمینه مستقل باشیم و روى پاى خودمان بایستیم، عیوب وابستگى و تکیه کردن به الگوهاى بیگانه گسترش خواهد یافت. ما امروز به این احتیاج داریم. متأسفانه جامعهى نخبگانى ما هنوز در بخشهاى مهمى از این مسئله به یک نتیجهى صحیح و درست نرسیدهاند؛ که این باید اتفاق بیفتد و به حول و قوهى الهى اتفاق خواهد افتاد.
هدف سوم ما هم این است که بالاخره براى ادارهى کشور در دهها سال آینده، لازم است جادهسازى کنیم، ریلگذارى کنیم. این جلسه و جلسات مشابه، به این ریلگذارى و جادهسازى منتهى خواهد شد. اینها اهداف ماست از تشکیل این جلسه و جلسات بعدى که انشاءاللَّه تشکیل خواهد شد.
بنابراین کار متعلق به اشخاص و مقامات نیست، کار متعلق به بنده نیست؛ این کارِ همه است. همهى ما در زمینهى این کارى که دارد انجام میگیرد، مسئولیت داریم. هر کدام به قدر توانائىهاى خودمان، ظرفیتهاى خودمان، سعه و شعاع قدرتى که در اختیار ما هست، در این زمینه مسئولیم، که باید انشاءاللَّه دنبال کنیم. این یک مطلب.
مطلب بعدى این است که محصول این کار، زودبازده نیست. ما با توجه به این نکته، وارد این قضیه شدیم. البته بعضى از آقایان طرحها و پیشنهادهائى براى محصول زود هم مطرح کردند، ایرادى هم ندارد؛ لیکن آن چیزى که مورد نظر ماست، جز در بلندمدت و با یک نگاه خوشبینانه در میانمدت، به دست نخواهد آمد؛ این یک کار طولانى است. اگر ما توانستیم به حول و قوهى الهى، در یک فرایند معقول، به الگوى توسعهى اسلامى - ایرانىِ پیشرفت دست پیدا کنیم، این یک سند بالادستى خواهد بود نسبت به همهى اسناد برنامهاى کشور و چشمانداز کشور و سیاستگذارىهاى کشور. یعنى حتّى چشماندازهاى بیستساله و دهساله که در آینده تدوین خواهد شد، باید بر اساس این الگو تدوین شود؛ سیاستگذارىهائى که خواهد شد - سیاستهاى کلان کشور - باید از این الگو پیروى کند و در درون این الگو بگنجد. البته این الگو، یک الگوى غیر قابل انعطاف نیست. آنچه که به دست خواهد آمد، حرف آخر نیست؛ یقیناً شرائط نوبهنوى روزگار، ایجاد تغییراتى را ایجاب میکند؛ این تغییرات باید انجام بگیرد. بنابراین الگو، یک الگوى منعطف است؛ یعنى قابل انعطاف است. هدفها مشخص است؛ راهبردها ممکن است به حسب شرائط گوناگون تغییر پیدا کند و حک و اصلاح شود. بنابراین ما در این قضیه هیچ دچار شتابزدگى نخواهیم شد. البته شتاب معقول باید وجود داشته باشد؛ لیکن شتابزده نخواهیم شد و انشاءاللَّه با حرکت صحیح و متینى پیش خواهیم رفت.
خوب، دوستان در زمینهى مفردات این جمله، بحثهاى خوبى کردند؛ «الگوى اسلامى - ایرانىِ پیشرفت». دربارهى اینکه الگو معنایش چیست، ایرانى به چه لحاظ، اسلامى به چه لحاظ، و پیشرفت در چه جهات، بحثهاى خوبى انجام گرفت. آنچه که من میخواهم اضافه کنم، این است که اولاً کلمهى «پیشرفت» را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمهى «توسعه» را به کار ببریم. علت این است که کلمهى توسعه، یک بار ارزشى و معنائى دارد؛ التزاماتى با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتادهى متعارف جهانى را که معناى خاصى را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعهى کار خودمان بکنیم. ما مفهومى را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از «پیشرفت». معادل معناى فارسى پیشرفت را میدانیم؛ میدانیم مراد از پیشرفت چیست. تعریف هم خواهیم کرد که منظور ما از این پیشرفتى که در فارسى معنایش روشن است، چیست؛ پیشرفت در چه ساحتهائى است، به چه سمتى است. ما این وام نگرفتن مفاهیم را در موارد دیگرى هم در انقلاب داشتهایم. ما از کلمهى «امپریالیسم» استفاده نکردیم؛ کلمهى «استکبار» را آوردیم. ممکن است یک زوایائى در معناى امپریالیسم وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست. حساسیت ما بر روى آن زوایا نیست؛ حساسیت ما بر روى آن معنائى است که از کلمهى «استکبار» به دست مىآید. لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد؛ دنیا هم امروز منظور ما را میفهمد. و همچنین مفاهیم دیگرى.
مفهوم پیشرفت، براى ما مفهوم روشنى است. ما «پیشرفت» را به کار میبریم و تعریف میکنیم که مقصود ما از پیشرفت چیست. در خصوص ایرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه که دوستان گفتند؛ که خوب، شرائط تاریخى، شرائط جغرافیائى، شرائط فرهنگى، شرائط اقلیمى، شرائط جغرافیاى سیاسى در تشکیل این الگو تأثیر میگذارد - که قطعاً اینها درست است - این نکته هم مطرح است که طراحان آن، متفکران ایرانى هستند؛ این کاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ایرانى؛ یعنى ما نمیخواهیم این را از دیگران بگیریم؛ ما میخواهیم آنچه را که خودمان لازم میدانیم، مصلحت کشورمان میدانیم، آیندهمان را میتوانیم با آن تصویر و ترسیم کنیم، این را در یک قالبى بریزیم. بنابراین، این الگو ایرانى است. از طرف دیگر، اسلامى است؛ به خاطر اینکه غایات، اهداف، ارزشها و شیوههاى کار، همه از اسلام مایه خواهد گرفت؛ یعنى تکیهى ما به مفاهیم اسلامى و معارف اسلامى است. ما یک جامعهى اسلامى هستیم، یک حکومت اسلامى هستیم و افتخار ما به این است که میتوانیم از منبع اسلام استفاده کنیم. خوشبختانه منابع اسلامى هم در اختیار ما وجود دارد؛ قرآن هست، سنت هست و مفاهیم بسیار غنى و ممتازى که در فلسفهى ما و در کلام ما و در فقه ما و در حقوق ما وجود دارد. بنابراین «اسلامى» هم به این مناسبت است. الگو هم نقشهى جامع است. وقتى میگوئیم الگوى ایرانى - اسلامى، یعنى یک نقشهى جامع. بدون نقشهى جامع، دچار سردرگمى خواهیم شد؛ همچنان که در طول این سى سال، به حرکتهاى هفت و هشتى، بىهدف و زیگزاگ مبتلا بودیم و به این در و آن در زدیم. گاهى یک حرکتى را انجام دادیم، بعد گاهى ضد آن حرکت و متناقض با آن را - هم در زمینهى فرهنگ، هم در زمینهى اقتصاد و در زمینههاى گوناگون - انجام دادیم! این به خاطر این است که یک نقشهى جامع وجود نداشته است. این الگو، نقشهى جامع است؛ به ما میگوید که به کدام طرف، به کدام سمت، براى کدام هدف داریم حرکت میکنیم. طبعاً همین طور که دوستان گفتند، وضعیت مطلوب باید تصویر شود و چگونگى رسیدن از وضع موجود به آن وضع مطلوب هم بایستى بیان شود. یقیناً سؤالات زیادى مطرح خواهد شد؛ این سؤالات بایستى دانسته شود. یکى از آقایان اینجا گفتند چهار هزار سؤال وجود دارد؛ این خیلى خوب است. این سؤالها شناخته شود، دانسته شود. این حرکت بایست در مجموعهى نخبگانى ما به وجود بیاید. سؤالها مطرح شود، به این سؤالها پاسخ داده شود؛ این حرکت طولانىمدت است.
البته اینکه ما میگوئیم ایرانى یا اسلامى، مطلقاً به این معنا نیست که ما از دستاوردهاى دیگران استفاده نخواهیم کرد؛ نه، ما براى به دست آوردن علم، هیچ محدودیتى براى خودمان قائل نیستیم. هر جائى که علم وجود دارد، معرفتِ درست وجود دارد، تجربهى صحیح وجود دارد، به سراغ آن خواهیم رفت؛ منتها چشمبسته و کورکورانه چیزى را از جائى نخواهیم گرفت. از همهى آنچه که در دنیاى معرفت وجود دارد و میشود از آن استفاده کرد، استفاده خواهیم کرد.
سؤالاتى مطرح است، که بعضى از این سؤالات اینجا مطرح شد و پاسخ داده شد، که من آنها را تکرار نمیکنم. حرفهاى خوبى هم زده شد، که هیچ لزومى ندارد من آنها را تکرار کنم. البته مجموعهى کارهائى را که انجام گرفته، من قبلاً دیده بودم؛ حالا هم مجدداً با دقت گوش دادم. حرفهاى بسیار خوبى در اینجا مطرح شد. بعضى سؤال میکنند که این مقطع زمانى به چه مناسبت است؟ بعد از آنکه اصل ضرورتش را قبول میکنند و قبول دارند، سوال میکنند که چرا قبلاً این کار انجام نگرفته، یا چه ضرورتى وجود دارد که حالا این کار انجام بگیرد؟ خوب، فاصلهى زیادى نشده است. براى این فرایندى که به منظور ایجاد و تدوین یک چنین الگوئى حتماً طى خواهد شد، این سى سال، زمان طولانىاى نیست. تجربهها متراکم میشود، معرفتها انباشته میشود، اوضاع و احوال سیاسى اقتضاء میکند؛ بعد به نقاطى میرسیم که مجهول بوده است و اینها را انشاءاللَّه معلوم خواهیم کرد. به نظر من در این مقطع، ظرفیت کشور، یک ظرفیت مناسبى است. البته گفته شد که براى تدوین یک چنین الگوئى، ما توانائى فکرى نداریم. نمیتوانیم این را قبول کنیم. ظرفیتهاى کشور، ظرفیتهاى زیادى است. تا آن حدى که بنده اطلاع پیدا میکنم، به نظرم ظرفیتهاى بالفعل شدهى بسیار خوبى وجود دارد؛ هم در حوزهى دانشگاهى، هم در حوزهى علمیهى قم و بعضى حوزههاى دیگر. علاوهى بر این، استعدادها و ظرفیتهائى وجود دارد که میشود اینها را با مطالبه بالفعل کرد؛ اینها را وسط میدان آورد. ما اگر امروز این کار را شروع نکنیم و دنبال نکنیم، مطمئناً عقب خواهیم ماند و ضرر خواهیم کرد؛ لذاست که بایستى حتماً این حرکت که اینجور طراحى شده، پیش برود.
آنچه که باز من اینجا اضافه میکنم، این است که عرصههاى این پیشرفت را به طور کلى بایستى مشخص کنیم. چهار عرصهى اساسى وجود دارد، که عرصهى زندگى - که شامل عدالت و امنیت و حکومت و رفاه و این چیزها میشود - یکى از این چهار عرصه است. در درجهى اول، پیشرفت در عرصهى فکر است. ما بایستى جامعه را به سمت یک جامعهى متفکر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنى است. شما ببینید در قرآن چقدر «لقوم یتفکّرون»، «لقوم یعقلون»، «أفلا یعقلون»، «أفلا یتدبّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزى را در جامعهى خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البته این از مجموعهى نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البته این راهبردهائى دارد، الزاماتى دارد. ابزار کار، آموزش و پرورش و رسانههاست؛ که باید در برنامهریزىها اینها همه لحاظ شود و بیاید.
عرصهى دوم - که اهمیتش کمتر از عرصهى اول است - عرصهى علم است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البته علم هم خود، محصول فکر است. در همین زمان کنونى، در حرکت به سمت پیشرفت فکرى، هیچ نبایستى توانى و کوتاهى و کاهلى به وجود بیاید. خوشبختانه چند سالى است که این حرکت در کشور شروع شده؛ نوآورى علمى و حرکت علمى و به سمت استقلال علمى حرکت کردن. علم هم اینجورى است دیگر؛ بلافاصله در قالب فناورىها و اینها خودش را نشان میدهد. در موارد زیادى، محصول حرکت علمى هم مثل این مسئلهى مورد بحث ما از چیزهاى بلندمدت نیست؛ نزدیکتر و ثمرهى آن دمدستتر است. کار علمى را بایستى عمیق و بنیانى انجام داد. این هم یک عرصهى پیشرفت است.
عرصهى سوم، عرصهى زندگى است، که قبلاً عرض کردیم. همهى چیزهائى که در زندگى یک جامعه به عنوان مسائل اساسى و خطوط اساسى مطرح است، در همین عنوان «عرصهى زندگى» میگنجد؛ مثل امنیت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزت ملى، مثل آزادى، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینههاى پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود.
عرصهى چهارم - که از همهى اینها مهمتر است و روح همهى اینهاست - پیشرفت در عرصهى معنویت است. ما بایستى این الگو را جورى تنظیم کنیم که نتیجهى آن این باشد که جامعهى ایرانى ما به سمت معنویتِ بیشتر پیش برود. البته این در جاى خود براى ما روشن است، شاید براى خیلى از حضار محترم هم روشن است؛ اما باید براى همه روشن شود که معنویت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادى، نه با عرصههاى دیگر، هیچ منافاتى ندارد؛ بلکه معنویت روح تمام اینهاست. میتوان با معنویت قلههاى علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنى معنویت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیاى انسانى خواهد شد؛ دنیائى خواهد شد که شایستهى زندگى انسان است. دنیاى امروز، دنیاى جنگلى است. دنیائى که در آن علم همراه باشد با معنویت، تمدن همراه باشد با معنویت، ثروت همراه باشد با معنویت، این دنیا دنیاى انسانى خواهد بود. البته نمونهى کامل این دنیا در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) اتفاق خواهد افتاد و از آنجا - من این را اینجا عرض بکنم - دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینههاى مقدماتىِ عالم انسانى داریم حرکت میکنیم. ما مثل کسانى هستیم که در پیچ وخمهاى کوهها و تپهها و راههاى دشوار داریم حرکت میکنیم تا به بزرگراه برسیم. وقتى به بزرگراه رسیدیم، تازه هنگام حرکت به سمت اهداف والاست. بشریت در طول این چند هزار سال عمر خود، دارد از این کورهراهها حرکت میکند تا به بزرگراه برسد. وقتى به بزرگراه رسید - که آن، دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه است - آنجا حرکت اصلى انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت سریع انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت موفق و بىزحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همین که انسان در این راه حرکت کند و برود؛ دیگر حیرتى در آنجا وجود نخواهد داشت.
به هر حال این چهار عرصهى پیشرفت است که ما باید با توجه به این الگوئى که انشاءاللَّه شماها دنبال میکنید - که سازوکار دنبال کردن این هم تا حدودى به نحو اجمال برایمان روشن است و خواهیم گفت - در این عرصهها پیش برویم.
در باب محتواى اسلامى، دوستان اشارات خیلى خوبى داشتند. اولین مسئلهاى که باید در نظر گرفته شود، مسئلهى مبدأ است، مسئلهى توحید است؛ «انّا للَّه و انّا الیه راجعون».(2) مهمترین مشکل دنیائى که امروز رنگینترینش در غرب متجلى است و به آن داریم اشاره میکنیم، جدائى از خدا و اعتقاد به خدا و التزام به اعتقاد به خداست. البته شاید اعتقاد ظاهرى و صورى و اینها وجود دارد، لیکن به اعتقاد به خدا التزام نیست. اگر مسئلهى مبدأ حل شد، بسیارى از مسائل حل خواهد شد. «یسبّح له ما فى السّماوات و ما فى الأرض»،(3) «و للَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه علیما حکیما».(4) وقتى انسان به این مسئله معتقد شد، این توحیدى که این معنا را به ما نشان میدهد، یک نیروى عظیم و تمام نشدنى را در اختیار بشر میگذارد. «هو اللَّه الّذى لا اله الّا هو الملک القدّوس السّلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبّر سبحان اللَّه عمّا یشرکون».(5) وقتى انسان اینجور توحیدى را معتقد بود، وقتى توانستیم این اعتقاد را در بدنهى زندگىِ خودمان بسط دهیم، این مشکل اساسى بشریت را حل خواهد کرد.
مسئلهى دومى که مسئلهى اساسى است، قضیهى معاد، قضیهى محاسبه، قضیهى تمام نشدن قضایا با زوال جسم - با مرگ - است؛ این خیلى مسئلهى مهمى است؛ این که حساب و کتابى در کار است؛ «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره». ملتى که این اعتقاد را داشته باشد و در برنامهى عملىاش این معنا باشد که «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره»،(6) در زندگىاش تحول اساسى به وجود خواهد آمد. اعتقاد به امتداد نتائج عمل، ایثار و جهاد را معنا میبخشد و منطقى میکند. یکى از ابزارهاى مهم ادیان - که در اسلام به طور واضحى وجود دارد - مسئلهى جهاد است. جهاد باید همراه با ایثار باشد؛ والّا جهاد نخواهد شد. ایثار یعنى ازخودگذشتگى. در منطق عقل ابزارى، ازخودگذشتگى یک امر بىمنطقى است. خوب، چرا من از خودم بگذرم؟ این اعتقاد به معاد است که این را منطقى میکند، عقلانى میکند. وقتى ما معتقدیم که هیچ عملى از بین نخواهد رفت و همهى اعمال محفوظ است و ما در آن زندگى واقعى - که حَیَوان واقعى و زندگى واقعى است؛ «انّ الدّار الأخرة لهى الحیوان»(7) - این اعمال را در مقابل چشممان خواهیم دید، آن وقت اینجا اگر براى تکلیف، براى وظیفه یک چیزى را از دست دادیم، احساس خسارت نمیکنیم؛ ولو آن چیز جانمان باشد، ولو آن چیز عزیزان و فرزندانمان باشد. باید اینها جزو الگوى پیشرفت بیاید و در پیشرفت یک جامعه معنا پیدا کند. بنابراین مسئلهى اصلى، مسئلهى توحید و مسئلهى معاد است.
بعد مسئلهى عدم تفکیک دنیا و آخرت است؛ «الدّنیا مزرعة الأخرة»،(8) که به نظرم بعضى از دوستان هم اشاره کردند؛ این خیلى مهم است. دنیا و آخرت از هم جدا نیستند. آخرت ما آن روى سکهى دنیاى ماست. «و انّ جهنّم لمحیطة بالکافرین»؛(9) کافر همین حالا توى جهنم است، منتها جهنمى که او نمیفهمد که الان توى جهنم است؛ بعد که این تجسم پیدا کرد، میفهمد. «اى دریده پوستین یوسفان / گرگ برخیزى از این خواب گران». الان او گرگ است، منتها احساس گرگى نمیکند. ما هم که چشممان بسته است، او را گرگ نمىبینیم؛ اما وقتى که از خواب بیدار شدیم، مىبینیم این گرگ است. پس پیوستگى دنیا و آخرت به این معناست. اینجور نیست که حالا مثلاً فکر کنیم دنیا مثل بلیتهاى بختآزمائى است؛ نه، اصلاً آخرت آن روى این دنیاست، آن روى این سکه است.
مسئلهى دیگر، مسئلهى انسان است؛ نگاه اسلام به انسان، محور بودن انسان. این موضوع در اسلام خیلى معناى وسیعى دارد. خوب، پیداست انسان اسلامى با انسانى که در فلسفههاى مادى غرب و پوزیتیویسم قرن نوزده و اینها مطرح است، بکلى متفاوت است؛ این یک انسان است، آن یک انسان دیگر است؛ اصلاً تعریف این دو انسان یکى نیست. لذا محور بودن انسان هم در اسلام با محور بودن انسان در آن مکاتب مادى بکلى متفاوت است. انسان، محور است. همهى این مسائلى که ما داریم بحث میکنیم: مسئلهى عدالت، مسئلهى امنیت، مسئلهى رفاه، مسئلهى عبادت، براى این است که فرد انسان سعادتمند شود. اینجا مسئلهى سعادت و مسئلهى عقبى متعلق به فرد است؛ نه به این معنا که انسان از حال دیگران غافل باشد، براى آنها کار نکند؛ نه، «من احیاها فکأنّما احیا النّاس جمیعا».(10) در روایت هست که معناى این جمله را از امام پرسیدند، فرمود: تأویل اعظم آن این است که تو کسى را هدایت کنى. معلوم است که هدایت وظیفهى همه است؛ لیکن در نهایت آن چیزى که از نگاه اسلام براى انسان مطرح است و اهم است، نجات خودش است. ما باید خودمان را نجات دهیم. نجات ما به این است که به وظائفمان عمل کنیم؛ که البته آن وقت وظائف اجتماعى، استقرار عدالت، ایجاد حکومت حق، مبارزهى با ظلم، مبارزهى با فساد، اینها همه جزو مقدمات همان نجات است. بنابراین اصل این است. همه چیز مقدمه است؛ جامعهى اسلامى هم مقدمه است؛ عدالت هم مقدمه است. اینکه در قرآن کریم هست که «لیقوم النّاس بالقسط»(11) - که به عنوان هدف انبیاء ذکر شده - قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانى است؛ هدف نهائى عبارت است از رستگارى انسان؛ این بایستى مورد توجه باشد. انسان موجودى است مکلف، مختار و مواجه با هدایت الهى - «أ لم نجعل له عینین و لسانا و شفتین و هدیناه النّجدین»(12) - میتواند هدایت را انتخاب کند، میتواند ضلالت را انتخاب کند. انسان موجودى است متعهد، براى خود، براى جامعه، براى اهل. آن وقت با این نگاه، مردمسالارى علاوه بر اینکه براى مردم یک حق است، یک تکلیف هم میشود؛ یعنى همهى مردم در امر حکومت جامعه مسئولند. نمیشود گفت که آقا به من مربوط نیست؛ نه، صلاح و فساد کشور، حکومت، اینها به یکایک انسانها مرتبط است؛ یعنى انسان در مقابل آن متعهد است. این هم یکى از آن عناصر اصلى است که بایستى در دیدگاه اسلام مورد ملاحظه قرار بگیرد و در این الگو رعایت شود.
مسئلهى بعد، مسئلهى حکومت است؛ که باز در این باب هم اسلام نظرات ویژهاى دارد. صلاح فردى در امر حکومت در اسلام، یک امر بسیار مهم و اساسى است. هر کسى به هر اندازهاى از مدیریت که میخواهد مباشرت کند، بایستى صلاحیت آن را در خودش به وجود بیاورد یا در خودش ببیند و بپذیرد؛ بدون این، عمل نامشروعى انجام داده. عدم علو، عدم اسراف، عدم استئثار، مسئلهى مهمى در امر حکومت است. خداوند دربارهى فرعون میفرماید: «کان عالیا من المسرفین»؛(13) یعنى گناه فرعون این است: عالى است. بنابراین براى حاکم، علو و استعلاء یک نقطهى منفى است؛ نه خود او حق دارد استعلاء کند، نه اگر اهل استعلاء است، حق دارد قدرت را قبول کند، نه مردم اجازه دارند که او را به عنوان حاکم و امام جامعه بپذیرند. استئثار یعنى همه چیز را براى خود خواستن؛ در مقابل ایثار است. ایثار یعنى همه چیز را به نفع دیگران از خود جدا کردن، استئثار یعنى همه چیز را به نفع خود از دیگران جدا کردن. علو و استعلاء و استئثار جزو نقاط منفى حکومت است. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه دربارهى بنىامیه فرمودند: «یأخذون مال اللَّه دولا و عباد اللَّه خولا و دین اللَّه دخلا بینهم». یعنى دلیل بر اینکه اینها براى حکومت صلاحیت ندارند، این است که این خصوصیت را دارند: «یأخدون مال اللَّه دولا»؛ یعنى اموال عمومى دست به دست بین خودشان میگردد، با اینکه مال عامهى مردم است. «و عباد اللَّه خولا»؛ مردم را مثل بردگان خود به حساب مىآورند و استخدام میکنند. «و دین اللَّه دخلا بینهم»؛ دین خدا را هم هر جورى که دوست میدارند، دستکارى میکنند. بنابراین در حکومت، اسلام نظر دارد. این بایستى در الگوى زندگى ما براى بلندمدت حتماً گنجانده و ملاحظه شود.
در خصوص مسئلهى اقتصاد، آقایان بحثهاى خوبى کردید. «کى لا یکون دولة بین الأغنیاء منکم»(14) یک معیار مهمى است. مسئلهى عدالت، بسیار مهم است. یکى از ارکان اصلى این الگو باید حتماً مسئلهى عدالت باشد. اصلاً عدالت معیار حق و باطل حکومتهاست. یعنى در اسلام اگر چنانچه شاخص عدالت وجود نداشت، حقانیت و مشروعیت زیر سؤال است.
مسئلهى دیگر، نگاه غیرمادى به اقتصاد است. بسیارى از این مشکلاتى که در دنیا پیش آمده، به خاطر نگاه مادى به مسئلهى اقتصاد و مسئلهى پول و مسئلهى ثروت است. همهى این چیزهائى که دوستان از انحرافهاى غرب و مشکلات فراوان و مسئلهى استثمار و استعمار و اینها ذکر کردند، به خاطر این است که به پول و به ثروت نگاه مادهگرایانه وجود داشته. میتوان این نگاه را تصحیح کرد. اسلام براى ثروت اهمیت قائل است، اعتبار قائل است. تولید ثروت در اسلام مطلوب است؛ منتها با نگاه الهى و معنوى. نگاه الهى و معنوى این است که از این ثروت براى فساد، براى ایجاد سلطه، براى اسراف نباید استفاده کرد؛ از این ثروت بایستى براى سود جامعه بهره برد. و بقیهى مسائل فراوانى که وجود دارد.
البته اینجا بحثها، بحثهاى زیادى است. من نمیخواهم بحث را طولانى کنم؛ چون هم وقت گذشته، و هم لزومى ندارد فعلاً توى این جلسه ما اینها را بحث کنیم. انشاءاللَّه اگر عمر باشد، وقتهاى زیادى براى این بحثها خواهیم داشت.
ما گفتیم این آغاز یک راه است؛ یعنى جلسهى امشب ما یک شروع بود؛ این باید ادامه پیدا کند. ممکن است دربارهى همین مسئلهى الگوى اسلامى - ایرانى براى پیشرفت، ده و شاید دهها گردهمائى و نشست لازم باشد. ممکن است دهها حلقهى علمى لازم باشد که در دانشگاههاى مختلف تشکیل شود. ممکن است صدها نفر از فرزانگان و نخبگان و دانشمندان ما که ترجیح میدهند کار شخصى بکنند - اهل کار جمعى نیستند - آماده باشند در خانههاى خودشان مطالعه کنند؛ از اینها بایستى استفاده شود. حلقههاى فکرى تشکیل شود، دانشگاهها و حوزهها با این مسئله درگیر شوند، تا اینکه بتوانیم انشاءاللَّه این را به نقطهى مطلوب خودش برسانیم.
البته گزارشى که آقاى دکتر داوودى دادند، گزارش بسیار خوبى بود؛ من هم کموبیش بىاطلاع نبودم از این مطالبى که ایشان گفتند؛ لیکن با این تفصیل ما اطلاع نداشتیم. اینها بسیار خوب است، با هم هیچ منافاتى ندارد. این کار، کار یک مجموعهى خاص و محدود نیست؛ کارى است که باید همهى ظرفیت نخبگانى کشور به میدان بیاید. همان طور که عرض کردیم، کار کوتاهمدت و از آن پروژههاى زودبازده هم نیست؛ این کار بلندمدتى است، باید انجام بگیرد، عجلهاى هم نداریم. ما پیش خواهیم رفت. این چیزى هم نیست که دولتها یا مجالس بتوانند آن را تصویب کنند؛ این - همانجور که گفتیم - نسبت به همهى اسناد مهمِ سازندهى فعال در کشور، جایگاه بالادستى دارد؛ باید خیلى مراحل را طى کند و به یک قوام لازم برسد. این فکرها باید کاملاً ورز بخورد تا اینکه بتواند به یک نقطهى اساسى برسد.
یک مرکزى هم براى این کار لازم است که این مسئله را دنبال کند؛ این مرکز را انشاءاللَّه تشکیل خواهیم داد. باید جائى باشد که این حرکت را در انحصار نگیرد. ما از آن مرکز توقع نخواهیم کرد که این کار را او انجام دهد؛ بلکه توقع خواهیم کرد که او این حرکت عظیم نخبگانى در کشور را زیر نظر بگیرد، از آنها خبر بگیرد، به آنها کمک کند، پشتیبانىهاى گوناگون بکند؛ جورى باشد که این حرکت متوقف نشود. البته عرض کردیم؛ لازم است یک کانون مرکزى و ستادى به وجود بیاید و انشاءاللَّه به وجود خواهد آمد. بنابراین امشب کار ما با شما تمام نمیشود. یعنى این مسئله، مسئلهاى نیست که توى این جلسه شروع شده باشد و توى این جلسه تمام شود؛ این انشاءاللَّه ادامه پیدا خواهد کرد. البته جمعهاى گوناگونى خواهند بود؛ یعنى افراد فراوانى هستند، شخصیتهاى مختلفى هستند. همان طور که آقاى دکتر واعظزاده سفارش کردند، من هم درخواست میکنم آقایانى که نظراتى دارند و میخواستند نظرات خود را بیان کنند، این نظرات را بدهند. مطالبى هم که اینجا گفته شد، بعضى از آنها مطالبى است که انسان باید رویش فکر کند؛ یعنى بایستى حلقههاى فکرى تشکیل شود، روى اینها بحث شود، حلاجى شود، دفاع شود، اشکال بشود، انقلت و قلت طلبگى انجام بگیرد تا انشاءاللَّه به یک نتائجى برسیم.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
خبرگزاری فارس: مرکز امور زنان ریاست جمهوری، سازمان بهزیستی کشور، سازمان بسیج مستضعفین و سازمان تربیت بدنی برنامههای خود در دهه کرامت را تشریح کردند.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، در نشست خبری برپایی جشنهای ویژه رضوی در دهه کرامت مرکز امور زنان ریاست جمهوری، سازمان بهزیستی کشور، سازمان بسیج مستضعفین و سازمان تربیت بدنی برنامههای خود در این دهه را تشریح کردند. بنابراین گزارش مریم ارشدی، مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان ریاست جمهوری با اشاره به اینکه در این دهه از 4 برنامه ملی حمایت شده، گفت: برپایی جلسات پرسش و پاسخ جهت رفع شبهات دختران جوان و پخش اولین برنامه آن از سیمای خانواده به عنوان تأثیر محبت اهلبیت (ع) در روز گذشته، جشن ملی دختران در 7 استان کمتر توسعه یافته بوشهر، گیلان، آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، کرمان و خوزستان، مسابقه کتابخوانی از کتاب «فاطمه معصومه (س) مهمان 17 روزه» و دیدار با آیات عظام نوری همدانی و مصباح یزدی با هدف یاری خواستن برای اصلاح نگرش اجتماعی نسبت به زنان این چهار برنامه را تشکیل میدهد. وی در ادامه سخنان خود همچنین از دستور رئیس جمهور برای ایجاد نشاط معنوی بین دختران جوان و تشکیل «کمیته دختران جوان» از ابتدای دولت نهم خبر داد و گفت: فعالیت مجموعه دختران راهیان نور را در دهه کرامت آغاز کردهایم. همچنین غلامرضا رضاییفر، سرپرست دفتر پیشگیری از آسیبهای بهزیستی کشور آشنایی با زندگینامه امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) و شاه چراغ (ع) و بیان ویژگیهای معنوی و فیزیکی حرم مطهر و محبت امام رضا (ع) به کودکان را جزء مهمترین برنامههای فرهنگی آموزشی جشنهای رضوی در دهه کرامت اعلام کرد که در مهدهای کودک سراسر کشور اجرا خواهد شد. وی ایجاد حس وطندوستی با عنوان ایرانیان میزبان امام رضا (ع)، حضرت معصومه (س) و شاهچراغ (ع) را مهمترین هدف این اقدامات یاد کرد و گفت: کارگاههای آموزشی برای مدیران و مربیان مهدهای کودک سراسر کشور درباره سیره حضرات نیز برپا خواهد شد. علیرضا استرابی، نماینده سازمان بسیج مستضعفین نیز انتشار بیانیه، برگزاری جشنهای رضوی در بیش از 25 هزار پایگاه بسیج و سازمانهای اقشاری، نشستهای دانشجویی در دانشگاهها، برگزاری مسابقه کتابخوانی در استانها، آذینبندی و برگزاری جشن و چاپ ویژهنامه و نشریات مکتوب را به عنوان اقدامات سازمان بسیج مستضعفین در این دهه اعلام کرد. محمدحسین قانونی نیز به عنوان نماینده سازمان تربیت بدنی با اشاره به ارسال بخشنامه به کلیه فدراسیونهای تابع این سازمان، برای گنجاندن جشنهای دهه کرامت در برنامههای فرهنگی خود گفت: این جشنها را در نظامنامه فرهنگی سازمان نیز خواهیم گنجاند. وی همچنین اعلام کرد: چنانچه مسابقات بینالمللی در این ایام برگزار شود با عنوان دهه کرامت برگزار خواهد شد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده از برگزاری 998 برنامه مرتبط با حوزه زنان و خانواده همزمان با دهه کرامت در سراسر کشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری شبستان، مریم ارشدی، مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در نشست خبری اعضای ستاد ساماندهی جشنهای رضوی با اشاره به ویژهبرنامههای این مرکز در دهه کرامت گفت: در راستای شناخت عمیق جامعه به ویژه دختران جوان به سیره عملی و علمی بزرگان عرصههای دینی و به ویژه حضرت معصومه (س) و حضرت امام رضا (ع) مرکز امور زنان و خانواده چهار برنامه ملی را به صورت مستقیم در سطح کشور حمایت و ساماندهی کرده است.
وی اظهار کرد: نشست پرسش و پاسخ در راستای رفع شبهات دختران جوان در سراسر کشور یکی از برنامه های مرکز امور زنان در ایام دهه کرامت است که نخستین برنامه آن به صورت نمادین امروز، یکشنبه، 18 مهر در برنامه سیمای خانواده با موضوع "تأثیر محبت اهل بیت (ع) در زندگی" پخش میشود.
ارشدی با بیان اینکه جشن ملی دختران در سراسر کشور به صورت مردمی و در هفت استان کشور با حمایت مرکز برگزار میشود، اظهار کرد: این برنامهها در استانهای بوشهر، گیلان، آذربایجان غربی، چهارمحال بختیاری، خراسان رضوی، کرمان و خوزستان برگزار میشود.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده خاطرنشان کرد: برگزاری مسابقات کتابخوانی از کتاب "فاطمه معصومه (س)، مهمان 17 روزه" برای کارکنان حوزه زنان و خانواده در کشور از اقدامات دیگر مرکز امور زنان در دهه کرامت است.
وی اذعان داشت: ما معتقدیم دیدار علمای بزرگوار دین و فقهای عالیمقام علاوه بر تقویت بعد معنوی و برکات ارزنده آن در زندگی فردی و اجتماعی میتواند مسئولان را در تعیین سیاستها و راهبردها به ویژه در برنامهریزیهای حوزه زنان و خانواده یاری کند در همین راستا در تدارک دیدارهایی با آیات عظام مصباح یزدی، نوری همدانی، حسینی بوشهری و وافی هستیم و امیدواریم از برکات معنوی آن بهرهمند شویم.
ارشدی با اشاره به برنامه استانها و دستگاههای مرتبط با حوزه زنان و خانواده در ایام دهه کرامت تصریح کرد: بر اساس گزارشات رسیده از استانها و وزارتخانهها 998 برنامه برای اجرا در دهه کرامت برنامه ریزی شده است که شامل همایشهای مختلف با عناوین متعدد چون "چرایی عفاف و حجاب"، "فاطمه معصومه، گوهر علم و عفاف"، برپایی جشن میلاد حضرت معصومه (س)"، "برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری، ورزشی" و تجلیل از دختران فرهیخته و چاپ می باشد.
وی چاپ بروشور، نشریه، ویژهنامه، برگزاری اردوهای زیارتی سیاحتی، برپایی نمایشگاههای فرهنگی و علمی و تهیه بانک اطلاعات دختران موفق را از جمله ویژهبرنامههای این مرکز در استانها برشمرد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده اضافه کرد: دیدار با خانواده شهدا و بازدید از مراکز فرهنگی و تربیتی، تهیه نرمافزارها و اقلام فرهنگی، جشنوارههای وبلاگنویسی و پیامهای کوتاه و بسیاری از برنامههای دیگر نیز در دهه کرامت برگزار میشود.
ارشدی به اقدامات مرکز امور زنان و خانواده در زمینه دختران اشاره کرد و افزود: ما در مرکز امور زنان با ایجاد دو واحد برای دختران جوان توجه خود را در راستای تحقق اهداف دولت مهرورز انجام داده ایم.
وی خاطرنشان کرد: مرکز امور زنان و خانواده با رویکرد استفاده همهجانبه از ظرفیتهای موجود در کشور موضوع را در قالب تشکیل کمیته دختران جوان و پس از آن برای نخستین بار در کشور با ایجاد مشاور جوان در مرکز دنبال کرد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده همچنین ادامه داد: البته ما برنامهها و راهکارهای اجرایی برای گروه دختران دانشآموز، دانشجو و سایر دختران در زمینه اوقات فراغت، بهداشت جسمی و روانی در دست اقدام داریم که امیدواریم با هماهنگی و همکاری دستگاههای متولی امور فرهنگی به نتایج خوبی دست پیدا کنیم تا جامعه بتواند از توانمندی دختران متدین، بانشاط و باانگیزه در جامعه به درستی بهرهمند شود.
وی یادآور شد: در این زمینه حمایت از ایجاد و توسعه مراکز فرهنگی و ورزشی ویژه بانوان به ویژه برای دختران جوان از طریق ایجاد مراکز تفریحی، ورزشی و پارک از برنامه های این مرکز است.
ارشدی توسعه ورزش قهرمانی به ویژه برای دختران جوان و ایجاد شبکه دختران جوان با هدف حمایت و هدایت سودمند از آنها را از دیگر اقدامات مرکز امور زنان و خانواده عنوان کرد.
گفتنی است، نشست خبری اعضای ستاد ساماندهی جشنهای رضوی، یکشنبه، 18 مهر در سالن کنفرانس ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد برگزار شد.
خبرگزاری فارس: مسئول شورای هماهنگی جشنهای رضوی بر لزوم ارتقای محتوای برنامههای دستگاههای فرهنگی در ایام دهه کرامت تأکید کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.