مسئول شورای هماهنگی جشنهای رضوی در دومین جلسه این شورا از تهیه پیشنویس سند مشترک همکاری دستگاههای فرهنگی در دهه کرامت خبرداد.

به گزارش روابط عمومی «حجتالاسلام حمیدرضا سلیمانی» مسئول شورای هماهنگی جشنهای رضوی در دومین جلسه این شورا که در دبیرخانه ستاد عالی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور برگزار شد از تهیه سند مشترک همکاری دستگاههای مختلف فرهنگی با عنوان پیشنویس سند مشترک همکاری در دهه کرامت خبر داد و گفت: با تهیه این سند سهم همه دستگاهها در ارتباط با برگزاری جشنهای عید رضوی مشخص میشود و هر دستگاهی در جریان وظایف و نقش خود در برگزاری جشنهای عید رضوی قرار میگیرد.
وی افزود: یکی از نکاتی که در شورای سیاستگذاری جشنواره امام رضا (ع) نیز مطرح شد، این مسئله است که حضور مردم باید در برگزاری جشنهای رضوی پررنگ شود و دستگاهها و نهادها در راستای این مهم نقش حمایتکننده داشته باشند. از همین رو ستاد عالی کانونهای مساجد کشور به عنوان نقطه وصل بین دستگاهها و نهادها برای انجام این مأموریت انتخاب شد.
حجتالاسلام سلیمانی اظهار کرد: از دو سال گذشته تاکنون نشستهای متعددی در این زمینه برگزار شد و حاصل این تلاشها برکات بسیاری است که امید است که با برگزاری این جلسات راههای جدیدی به دست آید و با همفکری دستگاه ها قدمهای بلندتر و جدیتری در این زمینه برداشته شود.
بنابراین گزارش، در ادامه نشست حجتالاسلام مؤمنیان، نماینده مرکز رسیدگی به امور مساجد به تبیین برنامههای این مرکز در ایام دهه کرامت پرداخت و گفت: تلاش برای گسترش عطر معنویت در فضای عمومی جامعه با بهرهگیری از آموزههای امام رضا (ع) با بهره گیری از افراد متخصص در این زمینه یکی از برنامههایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی بر لزوم بهرهمندی از ظرفیت مساجد در برگزاری جشنهای رضوی تأکید و تصریح کرد: ابلاغ بزرگداشت دهه کرامت به مساجد و ائمه جماعات، برگزاری گردهمایی ائمه جماعات در آستانه ایام ولادت، آذینبندی مساجد تهران با همکاری شهرداری، برگزاری برنامه مولودیخوانی در طول یک دهه در مساجد و برپایی حداقل 10 برنامه شاخص در سطح شهر تهران از جمله برنامههایی است که از سوی این مرکز در ایام دهه کرامت برگزار میشود.
جواد محمدزاده مقدم، نماینده آستان مقدس رضوی نیز در این نشست با تأکید بر مهندسی جدی برنامههای این دهه به اعلام برنامههای آستان رضوی در این ایام پرداخت و تصریح کرد: حمایت مادی و معنوی از ویژهبرنامههای مرتبط با حضرت معصومه (س)، اعزام نمایندگان ویژه آستان برای شرکت در مراسم گرامیداشت، پیشبینی دیدار اعضای شورا با تولیت معظم برای بهرهگیری از رهنمودها و فرمایشات ایشان، ایجاد زمینه مناسب برای بهرهگیری از منابع علمی و تحقیقی مرتبط با حضرت معصومه (س) و برگزاری ویژهبرنامه "در آستان خورشید" از جمله برنامههایی است که از سوی آستان قدس رضوی برگزار میشود.
حجتالاسلام صحتقول نیکی، نماینده سازمان تبلیغات اسلامی نیز در این نشست گفت: تبیین برنامههای این دهه باید توسط خطیبان و مداحان متخصص صورت گیرد و در این زمینه برنامههای گستردهای همچون استفاده از فضای مجازی تبلیغی و سیستم ارسال پیام کوتاه، بهرهمندی از ظرفیت ارزشمند ستاد مرکزی ساماندهی شئون فرهنگی در مناسبتهای مذهبی برای بزرگداشت این ایام و استفاده از ظرفیتهای تبلیغی خبرگزاری مهر و سایت تبیان در دستور کار این سازمان است.
این گزارش میافزاید: عبدالامیر عطایی، نماینده آستان حضرت شاهچراغ نیز در این نشست به تشریح برنامههای این آستان پرداخت و اظهار کرد: ایجاد زمینه مناسب برای بهرهگیری از منابع علمی و تحقیقی مرتبط با حضرت شاهچراغ، آمادهسازی جزوات و بروشورهای مرتبط با حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) و توزیع بین مخاطبان دستگاههای عضو، اعزام نمایندگان ویژه آستان برای شرکت در مراسم گرامیداشت از برنامههای آستان مقدس حضرت شاهچراغ است.
حجتالاسلام محمدحسن نجفیراد، نماینده دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و ستاد جشنهای رضوی نیز در این نشست با اعلام برنامههای این دفتر در دهه کرامت گفت: اعزام مبلغ به سراسر کشور در این ایام، هماهنگی برای دیدار با مراجع تقلید در آستانه دهه کرامت، برگزاری نشستهای پژوهشی و علمی مرتبط با امام رضا (ع) و حضرت معصومه(س) و حضرت شاهچراغ(ع) از جمله برنامههایی است که در این ایام از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اجرا می شود.
حمایت از اجرای برنامههای جشن در قالب یک دهه در امامزادگان و مساجد، برگزاری مسابقات قرآنی، تقدیر از خیرین و واقفین برگزیده، ابلاغ به واحدهای استانی و ستادی برای توجه ویژه به این ایام، چاپ و انتشار اقلام تبلیغی و برگزاری مسابقات فرهنگی از جمله برنامههای سازمان اوقاف امور خیریه در این دهه است که به گفته روحانی نماینده این سازمان در ستاد جشنهای رضوی برگزار میشود.
سعید محمودی، نماینده شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در این ستاد نیز طرح و تبیین موضوع دهه کرامت در خطبههای نماز جمعه، تأکید ائمه به حضور فعال و پرنشاط رسانههای استانی به ویژه صدا و سیما مراکز استانها را از برنامههایی است که در ایام دهه کرامت از سوی این شورا در دستور کار قرار دارد.
هاشم بیانی، نماینده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ستاد جشنهای رضوی نیز ابلاغ به رایزنیها به منظور برگزاری جشنهای دهه کرامت، آمادهسازی و توزیع بستههای فرهنگی میان ایرانیان و مسلمانان مقیم خارج از کشور را بخشی از برنامههای این سازمان در این ایام برشمرد.
بر اساس این گزارش، مریم ارشدی، نماینده مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری گفت: همزمان با دهه کرامت برنامههای گستردهای از سوی این مرکز برگزار میشود که برگزاری جشنهای مرتبط با دهه کرامت ویژه بانوان در سراسر کشور، برگزاری نشست دختران جوان، رونمایی از محصولات فرهنگی و علمی مرتبط با دختران و حضرت معصوم (س) و حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با حضرت معصومه (س) از جمله این برنامهها است.
علی خانپور، نماینده مرکز فعالیتهای دینی شهرداری تهران در این ستاد، یاسر برخورداری نماینده سازمان فرهنگی هنری شهرداری، مجید خدام رضوی، نماینده سازمان ملی جوانان و ولیزاده، نماینده سازمان بهزیستی کشور در این ستاد به تشریح برنامههای مراکز و دستگاههای خود پرداختند و برگزاری مراسم جشن در بوستانهای شهری، آذینبندی میادین، برپایی ایستگاههای شادی و نشاط و همچنین ابلاغ در فرهنگسراها، برگزاری مسابقات ورزشی از طریق مجموعههای ورزشی، افتتاح پروژهها و رونمایی از آخرین تولیدات فرهنگی در این ایام، فعالسازی سمنها برای بزرگداشت این ایام، اختصاص بخش ویژه با موضوعات مرتبط با آن حضرات در جشنوارههای جوانان و برگزاری نشستهای علمی و تحقیقی ویژه جوانان با موضوعات مرتبط و اجرای برنامههای گسترده در مهدهای کودک و توجه ویژه به سیره رضوی از جمله برنامههایی است که از سوی این سازمانها در این ایام برگزار میشود.
بر اساس این گزارش در دومین نشست شورای هماهنگی جشن های رضوی، اهانت به ساحت مقدس قرآن کریم از سوی حضار محکوم شد.
شایان ذکر است، نشست شورای هماهنگی جشن های رضوی 23 شهریور در سالن اجتماعات ستاد عالی کانون های مساجد کشور برگزار شد.
گفتوگو با فارس اعلام شد
خبرگزاری فارس: مدیر کل روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: این مرکز به منظور رفع شبهات دینی دختران جوان، برنامههای تلویزیونی تهیه میکند که در دهه کرامت مصادف با ایام تولد امام رضا (علیه السلام) و حضرت معصومه (سلام الله علیه)پخش خواهد شد.

مریم ارشدی در گفتوگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت: کمیته جشنهای مردمی عید رضوی با حضور 22 سازمان متولی امور فرهنگی کشور تشکیل جلسه داد. وی در ادامه افزود: در جلسه کمیته جشنهای مردمی عید رضوی برنامههای دهه کرامت مصادف با ایام تولد امام رضا (علیه السلام) و حضرت معصومه (سلام الله علیه) و ضرورت هماهنگی میان سازمانهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت که در این جلسه سند مشترک همکاری جمعی میان نهادهای فرهنگی، مذهبی و اجرایی کشور تنظیم شد. ارشدی با بیان اینکه کمیته جشنهای مردمی عید رضوی وظایف تخصصی در دهه کرامت را به مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری واگذار کرده است،عنوان داشت: مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به عنوان متولی مباحث فرهنگی در حوزه زنان و خانواده است که برنامههای دهه کرامت را در حوزه زنان هماهنگ خواهد کرد. * مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از دختران برتر در حوزههای مختلف تقدیر میکند مدیر کل روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری خاطر نشان کرد: تجلیل از دختران برتر در عرصههای مختلف علمی، دینی و فرهنگی، حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با حضرت معصومه (سلام الله علیه)، رونمایی از محصولات فرهنگی و علمی مرتبط با دختران جوان و حضرت معصومه (سلام الله علیه)، برگزاری نشستهای تخصصی با موضوعات مرتبط با دختران مانند حجاب و عفاف از سایر برنامههای مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است. ارشدی با اشاره به اینکه کمیته دختران جوان در دولت دهم فعال شده است، بیان کرد: ایجاد شبکه ارتباطی دختران راهیان نور، تهیه برنامههای تلویزیونی برای رفع شبهات دینی دختران جوان، دیدار با علما و روحانیون به منظور راهنمایی در زمینه تعیین خط مشی حوزه زنان و خانواده بر اساس مباحث فقهی و غبار روبی حرم حضرت معصومه (سلام الله علیه) با حضور رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دهه کرامت اجرا خواهد شد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری در این نشست گفت: طرح ایجاد تشکل "دختران زیر سایه خورشید" میتواند راهکار مناسبی برای توسعه جشنهای رضوی باشد.
مریم ارشدی پنجشنبه شب در نشست هماهنگی ستاد ملی جشن های زیر سایه خورشید که با حضور نمایندگان استانی این جشنواره در سالن کنفرانس اداره اماکن متبرکه آستان قدس رضوی برگزار شد اظهار داشت: یکی از دلایل موفقیت کشور در دوران انقلاب و دفاع مقدس، برخورداری احساس قوی و معنوی در زنان کشور بود که علی رغم صمیمیت قلبی که به فرزندان خود داشتند اما توجه به کشور را در اولویت قرار دادند.
وی ضمن اشاره به جشن های دهه کرامت تصریح کرد: یکی از مأموریت های زنان، بحث تقویت ارتباطات خانوادگی است که بر همین اساس جشن های دهه کرامت می تواند ارتباط خوب بین امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه(س) نهادینه کند.
ارشدی افزود: با این وجود نگرش حضرت معصومه در زمینه حضور در ایران و صمیمیتی که بین ایشان و امام رضا علیه السلام بوده است باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
وی گفت: در چنین موضوعاتی لازم است که از قلم اندیشه و قلم جوانان به خوبی استفاده شود و من فکر می کنم برای بهتر رسیدن به این بحث، باید دبیرخانه دائمی در این زمینه داشته باشیم.
ارشدی با بیان اینکه ایجاد تشکل دختران زیر سایه خورشید می تواند طرح مناسبی باشد، ادامه داد: من به نیابت از مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری وظیفه دارم تا طرح ایجاد تشکل دختران زیر سایه خورشید را پیشنهاد کنم و امیدوارم که با اجرای این طرح، حضور دختران در چنین جشن های بیش از پیش مشاهده شود.
وی گفت: همچنین پیشنهاد می کنم که طرح این تشکل در عرصه بین المللی باشد زیرا اگر بتوانیم انجمن های دوستی دختران زیر سایه خورشید را در سطح بین الملل طراحی کنیم، می تواند در زمینه توسعه این جشن ها تأثیر خوبی داشته باشد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری اظهار داشت: همچنین با توجه به نگاه ویژه مقام معظم رهبری نسبت به کرسی های آزاد اندیشی، لازم است که در مورد این جشنواره ها نیز کرسی های آزاد اندیشی با حضور جوانان ایجاد شود.
معاون اجتماعی وزیر کشور افزود: زمینه بسترسازی اهداف فرهنگی بین آحاد مختلف جامعه به یک حرکت مخاطب شناسی از سوی مسئولان نیاز دارد.
وی تصریح کرد: تقویت آموزههای دینی در جامعه اسلامی باید به وسیله حرکتهای فرهنگی صورت پذیرد.
افشار نیاز حرکت فرهنگی در جامعه را یک دغدغه مهم رهبری ارزیابی کرد و خاطرنشان کرد: برای برقرار کردن ریشه اخلاقی در جامعه باید در بعد فردی و اجتماعی زندگی افراد برنامهریزی شود.
معاون اجتماعی وزیر کشور گفت: ایجاد طرح امنیت اجتماعی عفاف و حجاب در جامعه برای تقویت حیات آموزههای دینی و ارزش بنیاد خانواده و کاهش تخلفات صورت گرفته است.
وی همچنین آستان قدس رضوی را به عنوان یک نهاد مهم در گسترش کارهای فرهنگی در جامعه عنوان کرد و افزود: آستان قدس رضوی به عنوان یک محور اصلی تاثیرگذار در جامعه ارزیابی میشود.
افشار تصریح کرد: آستان قدس رضوی برای اصلاح رفتار افراد بیشتر تلاش کند زیرا مردم جامعه یک ارتباط عمیق با کانون معرفت جهان اسلام دارند.
معاون اجتماعی وزیر کشور اظهار داشت: در آخرین جلسه ریاست جمهور که در شیراز برگزار شد، اعتباراتی برای کارهای فرهنگی و مسائل رفاهی، حمل و نقل، خدمات و اقامتگاه زائران پیشبینی شده است.
در این مراسم، محمدجواد محمدزادهمقدم، مدیر مؤسسه خدمات مشاورهای جوانان آستان قدس رضوی از اختصاص بودجه یکصد میلیون تومانی به جشنهای ملی زیرسایه خورشید خبر داد و افزود: مراکز برنامهریزی دستاندکار بیش از 10 سال است که سنت رضوی را با رویکرد نرمافزاری برای 650 هزار مخاطب جشنهای دهه کرامت انجام میدهند.
همچنین علیرضا افشار، مشاور فرهنگی وزیر کشور با بیان اینکه از ظرفیتهای فرهنگی بیشتر از این میتوان بهره برد، افزود: تمام مشارکتهای مردمی و همبستگیهای ملی باید خروجی این حرکت فرهنگی باشد.
وی تصریح کرد: تشکلهای مردمی، کانونهای مساجد و... در عین حال که زمینههای مناسبی هستند، کانون حمایت معنوی آن باید آستان قدس باشد که برای دستیابی به آن نیاز به ساز و کار خاصی نداریم ولی باید سعی شود ارتباط آستان قدس و سایر نهادها هم در حوزه تشکلهای مردمی و هم در سایر حوزهها تقویت شود و توسعه پیدا کند.
در ادامه حجتالاسلام سیدجلال حسینی، دبیر شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی با تأکید بر الهام بخش بودن برنامهها، گفت: المان و نمادها را مبتنی بر آموزههای ناب و اهل بیتی ارائه کنیم چرا که یکی از ابزارهای قدرت در انتقال مفاهیم، نمادسازی است و زیباترین نوع آن میتواند در جشنهای رضوی باشد که شعائر رضوی در این ایام بین مردم جای خودش را باز میکند.
سپس حجتالاسلام علی نهاوندی، مدیرکل صدا و سیما خراسان رضوی عنوان کرد: حرکتهای فرهنگی اخیر چون جشنواره امام رضا(ع)، جشن های زیر سایه خورشید بسیار اقدامات ارزشمندی است و رسانه ملی ظرفیت انعکاس همه این تلاشها را در شبکههای موجود و یا در شبکههای مجازی دارد.
وی تصریح کرد: رسانهای مانند B.B.C بدون توجه به موضوع و هدفی وارد میدان میشود و بدون پرداخت ویژه به گوهر انسانی، اهداف مقرضانه خود را نشان میدهد، رسانه ما میتواند در پاسخ جوان و معنویت را به روی صحنه سیاسی آورده و برای آن برنامهریزی کند.
محمد بنیادی، مشاور وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: حرکت در مسیر ترویج فرهنگ رضوی با محوریت امامرضا(ع) و با تبعیت از مبانی فکری اهل بیت(ع) و حضور در شادیها و غمهای این بزرگواران باعث میثاق با امامرضا(ع) است.
وی با بیان اینکه با بکار گیری راهکارهای منابع غنی اسلامی به ویژه قرآن و سیره ائمه اطهار(ع) میتوانیم پاسخگوی شبهات وارده شده باشیم، عنوان کرد: با راهاندازی شبکه امامرضا(ع) جوانان در مقابل تهاجم فرهنگی مقاوم خواهند شد و قادر به جوابگویی شبهات مسائل دینی میشوند.
در پایان نیز مدیران کانونهای جوانان رضوی واقع در 20 استان کشور نیز به عنوان متولیان و نمایندگان برگزاری جشنهای «زیر سایه خورشید» در این نشست به بیان نقطه نظرات و تجربیات خود پرداختند.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری
تحول در صنایع دستی به روش آکادمیک در کنار هنرمندان سنتی کاشان یک اصل اجتناب ناپذیر است
با حضور مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری کارگروه تخصصی صنایع دستی در کاشان ایجاد شد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت : یکی از مشکلات فعلی صنایع دستی در کشور شکاف و گسست بین علم ، تولید و تجارت در عرصه صنعتی است
مسئولان مرکز امور زنان و خانواده در برنامه اردی بهشت
معاون طرح و برنامه و مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده در برنامه زنده تلویزیونی اردی بهشت به معرفی و تبیین برنامه های این مرکز پرداختند.
پروین هدایتی، معاون طرح و برنامه و مریم ارشدی، مدیر روابط عمومی این مرکز ظهر امروز در برنامه اردی بهشت به معرفی این مرکز پرداختند.
مریم ارشدی، مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده در آغاز به بیان تاریخچه تأسیس این مرکز پرداخت و اظهار داشت: همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به لحاظ اعتقادی، تحولی عظیم در کشور پدید آمد که به تبع آن حضور زنان در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... را نیز تحت تاثیرقرار داد. امام عظیم الشأن، خمینی کبیر بارها در سخنرانی های خود، دیدگاه های اصیل اسلام در زمینه حضور مثبت زنان را در جامعه مطرح و آنان را با حقوق و مسئولیت هایشان آشنا نمود. حضرت امام خمینی(ره) شرکت زنان در راهپیمایی ها، حمایت آنان از جنگ تحمیلی و حضور مدبرانه ایشان را در بسیاری از تصمیمات سیاسی-اجتماعی و نقش مهم و سرنوشت ساز مادری را بارها مورد تقدیر و تأکید قرار داد.
وی در ادامه افزود: به دنبال حضور مؤثر زنان و تأیید مکرر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در دهه دوم انقلاب اسلامی و در آستانه جنگ تحمیلی، به ابتکار و پیشنهاد مقام معظم رهبری مد ظله العالی در زمان ریاست جمهوری ایشان و به عنوان ریاست شورایعالی انقلاب فرهنگی، به دلیل احساس ضرورت و نیاز به حضور همه جانبه زنان، مطابق با دیدگاه های اسلام ناب محمدی، طبق یکصد و پانزدهمین مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی کشور، در تاریخ 19/ خرداد/ 1366، شورای فرهنگی – اجتماعی زنان تشکیل شد و عملاً فعالیت خود را از تیر ماه 1367 آغاز کرد.
این شورا وابسته به شورایعالی انقلاب فرهنگی و به عنوان اولین شورای سیاستگذار و برنامه ریز در حوزه زنان محسوب می شد. پس از آن مسئولین وزارت کشور، جهت انسجام و ساماندهی فعالیت ها و مسائل زنان در جامعه، وجود دفتری را برای بانوان در حوزه اجرایی کشور پیشنهاد نمودند؛ لذا هسته اولیه کمیسیون های امور بانوان در سال 1368در وزارت کشور و به صورت آزمایشی در فرمانداری قم تشکیل شد و به دنبال آن کمیسون های امور بانوان در سال 1369 در سراسر کشور شکل گرفت.
ارشدی ادامه داد: در سال 1370، به پیشنهاد ریاست جمهوری وقت، تأسیس دفتر امور زنان زیر نظر رئیس جمهور در شورایعالی انقلاب فرهنگی، تصویب گردید. بر این اساس اولین حکم مشاور ریاست جمهوری در امور زنان در تاریخ دهم آذر ماه 1370 صادر گردید. این دفتر فعالیت خود را با هدف ارتقاء و بهبود وضعیت زنان و ارتقای توانایی های آنان برای شکوفایی و تحقق استعدادهای خود در جهت تعالی و توسعه جامعه اسلامی سامان داد.
در سال 1377، دفتر امور بانوان نهاد ریاست جمهوری به مرکز امور مشارکت زنان تغییر نام یافت و با روی کار آمدن دولت نهم، آقای دکتر احمدی نژاد با طرح ایده ای گسترده تر مبتنی بر ضرورت های اعتقادی – اجتماعی و نقش محوری زن در تحکیم مناسبات خانوادگی، در اولین اقدام، حوزه عمل این مرکز را به مرکز امور زنان و خانواده توسعه داد.
مدیر روابط عمومی مرکز امور زنان و خانواده در ادامه تصریح کرد: ایده ارتقای مرکز امور مشارکت زنان به مرکز امور زنان و خانواده، پدیده ای مهم در تاریخ کشور ما به شمار می رود و تحولی اساسی در حوزه امور زنان است؛ زیرا علاوه بر توجه به حفظ کرامت انسانی زن در اسلام و تأکید بر حضور مثبت او در عرصه های مختلف اجتماعی، مدیریتی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و... بر جایگاه محوری اش به عنوان کانون مهر و عاطفه و پرورش دهنده انسان متعالی و عامل اصلی در بقای سلامت و اخلاق در جامعه تصریح شده است.
مریم ارشدی با اشاره به برنامه های این مرکز گفت: روابط عمومی آینه تمام نمای یک سازمان است و در دنیای امروز یک علم محسوب می شود که اگر مسئولین مجموعه از آن استفاده نکنند خودشان متضرر می شوند. ما بر این اساس سال جاری را سال همت و کار مضاعف در حوزه تعامل با رسانه ها قرار دادیم و تلاش می کنیم از پنانسیل قوی رسانه در راستای معرفی فعالیت های خود به عمومی جامعه خصوصا جامعه زنان استفاده کنیم چراکه بیان عملکرد و شناساندن وظایف حق حاکمیت است.
وی در ادامه بر لزوم برقراری ارتباط متقابل با جامعه زنان تأکید کرده و گفت: این مرکز از طریق پایگاه اطلاع رسانی که به 3 زبان فعالیت می کند به نشر اخبار در حوزه های مختلف می پردازد و از همین طریق به سؤالات و نظرات کاربران خود پاسخ می دهد. همچنین پست الکترونیکی مرکز امور زنان و خانواده نیز گوش شنوای مخاطبین خود است که به صورت مداوم به مسائل و نظرات مطروحه پاسخ می دهد.
مریم ارشدی، خبرنامه زنان، سایت کتابخانه و واحد ارتباطات مردمی این مرکز را از دیگر امکانات این مرکز دانسته و گفت: در دولت دهم 423مورد از مشکلات مردمی از طریق تلاش همکاران ما در این حوزه بر طرف شده است.
پروین هدایتی، معاون طرح و برنامه مرکز امور زنان و خانواده در این برنامه اظهار داشت: حفظ کرامت و شأن زنان، حضور مؤثر این قشر در عرصه های مختلف و ارتقای سلامت و امنیت زنان از جمله محورهای فعالیت این مرکز است و به کمال رسیدن زنان و خانواده از اهدف اصلی ما محسوب می شود.
هدایتی در ادامه این برنامه از فعالیت های مرکز امور زنان و خانواده در حوزه بین الملل یاد کرده و تصریح کرد: در سال جاری این مرکز میزبان وزرای زن کشورهای اسلامی است و سعی دارد از این فرصت در جهت معرفی هرچه بیشتر خود در عرصه های بین المللی استفاده کند.
وی همچنین در خصوص ارتباط این مرکز با سازمان های مردم نهاد افزود: همانطور که از نام این سازمان ها بر می آید فعالیت سمن ها به شکل مردمی و غیر دولتی بوده لذا لزومی ندارد این سمن ها اهداف مرکز را به عنوان یک مرکز ستادی و دولتی بپذیرند بلکه در اهدافشان اشتراکات زیادی با ما وجود دارد.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
خداوند مبارک کند این عید سعید را، این ولادت بزرگ را، این روز فرخندهى تاریخ اسلام را بر شما برادران و خواهران عزیز، ذاکران، مداحان، گویندگان، یادآوران مناقب فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) و بر همهى ملت ایران. خدا را با همهى وجود شکر و سپاس میگزاریم که این دلهاى پر محبت را و این محبتهاى جوشان را مانند ذخیرهاى براى ملت ما و براى سعادت ما و براى آبروى ما به ما عنایت کرده است.
اگر محبت اهلبیت (علیهمالسّلام) و عشق جوشان به این عناصر الهى و ربانى نمیبود، مسلّماً جریان شیعه با همهى معارف مستحکم آن، در طول زمان و تاریخ، در میان این همه دشمنى باقى نمیماند. این عواطف را، این شور محبت را نباید دست کم گرفت. یقیناً منطق در به کرسى نشاندن سخن حق تأثیر زیادى دارد و بدون پشتیبانى منطق و حکمت، هیچ حقى را نمیشود بر پا نگه داشت؛ اما گسترش گرایش به حق، بقاى این حق ماندگارِ در طول تاریخ اسلام، جز با محبت، با مودت، با پیوند قلبى و عاطفى، امکانپذیر نبود. لذا شما ملاحظه کنید؛ از اول اسلام تا امروز، پیوند فکرى و عقلانى همراه بوده است با پیوند عاطفى و قلبى.
اگر در تاریخ ملاحظه میکنید که وقتى پیغمبر اکرم در ایام فتح مکه - یعنى هشت سال بعد از هجرت پیغمبر - هنگامى که وضو میگرفت، اصحاب آن بزرگوار سبقت میجستند براى اینکه آب وضوئى را که از صورت مبارک آن بزرگوار جارى میشد، بگیرند و به عنوان تبرک بر سر و روى خود بکشند، این همان پیوند عاطفى است؛ این فرق دارد با خضوع قلبى و ایمان به معارف نبوى؛ این یک چیز دیگر است؛ این همان چیزى است که یک دشمن عنود مثل ابىسفیان را متحیر و متعجب کرد. او این منظره را دید و گفت: من قدرتها و حکومتها و سلطنتهاى زیادى را دیدم، اما هیچ قدرتى را ندیدم که اینجور در دلهاى مردم نفوذ کند؛ آنچنانى که امروز قدرت اسلام را مىبینم. این، ارتباط قلبى و عاطفى است؛ این را باید حفظ کرد.
فاطمهى زهرا، صدیقهى کبرى (سلام اللَّه علیها)، بزرگترین بانوى تاریخ بشر، افتخار اسلام، افتخار این دین و افتخار این امت است. مقام فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) از جملهى آن مقاماتى است که تصور آن براى انسانهاى معمولى، انسانهاى متعارف - امثال ماها - یا ممکن نیست، یا دشوار است؛ معصوم است دیگر. نه به حسب مسئولیت رسمى، پیغمبر است؛ نه به حسب مسئولیت رسمى، امام و جانشین پیغمبر است؛ اما در رتبه، در حد پیغمبر و امام است. ائمهى هدى (علیهمالسّلام) نام مبارک فاطمهى زهرا را با عظمت و با تجلیل میبردند؛ از معارف صحیفهى فاطمى نقل میکردند؛ اینها چیزهاى بسیار عظیمى است. فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) این است.
آنچه در زندگى ظاهرى آن بزرگوار وجود دارد، از یک سو علم و حکمت و معرفت است، که حتّى در خطبهاى مثل خطبهى فدکیهى معروفِ آن بزرگوار که هم شیعه آن را نقل کرده است، هم اهل سنت لااقل بعضى از فقرات آن را نقل کردهاند - بعضى هم همهى آن خطبه را نقل کردهاند - وقتى نگاه میکنید در حمد و ثناى این خطبه، در مقدمات این خطبه، مىبینید یکپارچه حکمت و معرفت از زبان درربار آن بزرگوار در فضا منتشر شده و امروز بحمداللَّه براى ما باقى مانده - در آنچنان موقعیتى که بحث تعلیم نبود، خطابِ مربوط به علم و معرفت نبود؛ در واقع یک محاجهى سیاسى بود - در عالىترین سطحى که براى ما قابل درک است، در این خطبهى مبارکه، معارف الهى و معارف اسلامى ذکر شده است؛ از سوى دیگر، زندگى آن بزرگوار مشحون است به مجاهدت؛ مثل یک سرباز فداکار در عرصههاى مختلف، این بزرگوار حضور فعال و مؤثر دارد. از دوران کودکى در مکه، در شعب ابىطالب، در کمکرسانى و روحیهدهى به پدر بزرگوارش، تا همراهى با امیرالمؤمنین در مراحل دشوار زندگى در مدینه، در آن جنگها، در آن غربتها، در میان آن تهدیدها، در آن سختىِ زندگى مادى و فشارهاى گوناگون، و همچنین در دوران محنت آن بزرگوار - یعنى بعد از رحلت پیغمبر - چه در مسجد مدینه، چه در بستر بیمارى، در همهى این مراحل، این بزرگوار مشغول فعالیت است، مشغول تلاش است؛ یک حکیم مجاهد، یک عارف مجاهد. همچنین از لحاظ وظائف زنانگى، وظیفهى همسرى، وظیفهى مادرى، تربیت فرزند، پذیرائى و مهربانى با شوهر، یک زن نمونه است. آنچه که در خطاب به امیرالمؤمنین از این بزرگوار نقل میشود، تعبیرى که میکند، خشوع و خضوعى که نشان میدهد، اطاعت و تسلیمى که در مقابل امیرالمؤمنین دارد، بعد تربیت این فرزندان، فرزندى مثل امام حسن، فرزندى مثل امام حسین، فرزندى مثل زینب، آیت عظمى و اعلاى یک زن نمونه است در وظائف زنانه، تربیت زنانه، محبت زنانه؛ و همهى این مجموعهى ذىقیمت و بىنظیر، در یک عمر هجده ساله. یک دختر جوان هجده نوزده ساله، با این همه مقامات معنوى و اخلاقى و سجایاى رفتارى، وجود یک چنین عنصرى، یک چنین موجودى در هر جامعهاى، در هر تاریخى، در هر ملتى که باشد، مایهى افتخار است؛ و دیگر نداریم نظیر این بزرگوار را. دانستن این معارف، انسان را با سجایاى آن بزرگوار آشنا میکند؛ اما بدون پیوند عاطفى، بدون محبت، بدون آن آتش شور و شوقى که اشکها را از چشم انسان جارى میکند - چه در وقتى که انسان مصیبت او را میشنود، چه در وقتى که منقبت او را میشنود - انسان به نتیجه نمیرسد؛ این یک چیز دیگر است؛ این همان پیوند عاطفى و معنوى و روحى است؛ این را باید حفظ کرد.
از اولِ تاریخ تشیع تا امروز، یک عنصر اصلى و اساسى در تشیع و جریان تشیع، همین جریان عاطفى است؛ البته عاطفهى متکى به منطق، عاطفهى متکى به حقیقت، نه عاطفهى پوچ. لذا شما در قرآن هم ملاحظه میکنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربى است؛ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى».(1) این خیلى نکتهى مهمى است که باید به آن توجه داشت. خدشهدار کردن این محبت به هر شکلى و به هر صورتى، خیانت به جریان عظیم محبت اهلبیت و پیروى اهلبیت است. این محبت را باید حفظ کنید. لذا شما مىبینید در دوران ائمه (علیهمالسّلام) این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهاى بزرگ در خدمت امام صادق (علیهالسّلام)، امام باقر (علیهالسّلام) و ائمهى دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همهى اینها، باز وقتى انسان درست نگاه میکند، مىبیند نگاه به دعبل خزاعى است، نگاه به سید حمیرى است، نگاه به کمیت بن زید اسدى است. در حالى که امثال زراره و محمدبنمسلم و بزرگانى از این قبیل در دستگاه ائمه (علیهمالسّلام) هستند، اما امام رضا (علیهالسّلام) دعبل را مینوازد؛ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) سید حمیرى را مورد توجه و محبت قرار میدهد؛ این به خاطر این است که آن جنبهى ارتباط عاطفى و محبتآمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفى وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا اینجورى بگوئیم، تأثیرگذارى آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.
خوب، امروز شما اکثر افرادى که در این جلسه حضور دارید، مادحان و ذاکران و ستایشگران اهلبیت هستید؛ پس این مرتبهى بالائى است. قصد من این نیست که شما را براى این حرفهاى که در پیش گرفتید یا مسئولیتى که بر دوش گرفتید - که یقیناً با محبت و عشق همراه است - تثبیت کنم؛ خوب، این تحصیل حاصل است؛ شما در این مسیر با میل و اراده و علاقهى خودتان وارد شدید و انشاءاللَّه مشمول توجهات و ثواب الهى و توجه اهلبیت (علیهمالسّلام) هم قرار دارید؛ اما مقصود من این است که این جریان را درست بشناسیم و آنچنان که مورد توجه ائمه (علیهمالسّلام) است، از آن بهرهبردارى کنیم. من میخواهم این را عرض بکنم به شما برادران عزیزى که ذاکر اهلبیت هستید و در سلسلهى مداحان و جامعهى مداحان و ذاکران اهلبیت قرار دارید. این کار، کار شریفى است؛ کار ارزشمندى است؛ در بقاى تشیع، در حفظ ایمان شیعى و معرفت شیعى و پیروى از اهلبیت (علیهمالسّلام) نقشآفرین است؛ این را قدر بدانید.
جلسهى ما بیست و چند سال است که هر سال در این روز تشکیل میشود. دربارهى مداحى و مداحان حرفهاى زیادى گفته شده، ما هم عرض کردیم - البته کارهاى خوب، پیشرفتهاى خوب، جلوههاى خوب هم انسان مشاهده میکند - ولى من میخواهم بگویم این ظرفیت موجود، خیلى ظرفیت عظیمى است. شاید این حرف را من خطاب به دوستانى که در این جلسهى سالانه شرکت کردند، بارها گفته باشم؛ گاهى یک بیت شعرى که شما میخوانید، از یک ساعت بحث مستدل یک گویندهى ماهر تأثیرش در دلها بیشتر است. خوب، این خیلى ظرفیت بزرگى است؛ از این ظرفیت باید خوب استفاده کرد. میتوان با این امکان، با این ظرفیت عظیم، معارف اهلبیت را به کمک جنبههاى عاطفى تا اعماق دل مردمِ چهارگوشهى این کشور برد و آن را تعمیق بخشید؛ این چیز کمى نیست. ما امروز به این احتیاج داریم؛ همیشه احتیاج داریم. ما احتیاج داریم که ایمانهایمان مستحکم بشود، پایههاى روشن پیدا کند، ثبات و ماندگارى پیدا کند، امواج گوناگونِ تبلیغات دشمن ما را تکان ندهد؛ ما همیشه به این احتیاج داریم. امروز دشمنان حقیقت، دشمنان اسلام، دشمنان معرفت اهل بیت (علیهمالسّلام) با ابزارهاى کارآمد وارد میدان شدهاند؛ امروز مسلحتر از همیشهاند؛ انواع و اقسام شیوهها را به کار میگیرند تا این جامعهاى را که امروز به حق قیام کرده است و دنیاى اسلام را متوجه خود کرده و پنجههاى پلید استکبار را تضعیف کرده - یعنى جامعهى جمهورى اسلامى، جامعهى ایران اسلامى - تضعیف کنند، توانائىاش را کم کنند، آبرویش را در نزد ملتهاى مسلمان، در نزد امت اسلامى از بین ببرند؛ دنبال این چیزهایند.
شما ملت ایران در این سى سال خیلى کارهاى بزرگى انجام دادید. دشمنان ملت ایران، دشمنان گردنکلفتى هستند. همهى زورگوها، همهى چپاولگرها، همهى سرمایهدارهاى بزرگ، همهى باندهاى قدرت، همهى مافیاهاى ثروت و پول، در مقابل شما هستند. شما راه اینها را زدید، براى اینها مشکل درست کردید. ملت ایران در این سى سال خیلى اثرگذار حرکت کرده. این دشمنىهائى که میکنند، این بغضى که نسبت به ملت ایران میورزند، بیخود نیست. شما اگر راه این دزدىها را سخت و دشوار نمیکردید، براى تسلط و سیطرهى استکبار مشکل درست نمیکردید، اینقدر با شما دشمنى نمیکردند. این دشمنها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از محتواى برانگیزانندهى آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالى کنند. انواع شیوهها را به کار میبرند؛ ترویجهاى باطل میکنند، سرگرمى درست میکنند، سرگرمىهاى فکرى درست میکنند، سرگرمىهاى شهوانى درست میکنند، سرگرمىهاى سیاسى درست میکنند، فتنه درست میکنند؛ اینها همه یک سیاست است. خوب، در مقابل اینها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان را که مایهى قیام و ایستادگى و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد.
یکى از عواملى که میتواند این کار بزرگ را انجام دهد، همین گسترش معارف اسلامى و معنوى و انقلابى به شکل روشن و پراکندن هرچه بیشتر محبت اهلبیت در دلها و در روحهاى انسانهاست؛ این مسئولیتى است که امروز همهى ما داریم؛ مداحان هم بخشى از این مسئولیت را دارند، که بخش مهمى هم هست. با این چشم نگاه کنید به حرفهى مداحى. وقتى آنجا مىایستید براى خواندن، احساس کنید که به عنوان یک مبلّغ دین، به عنوان یک پیامآور حقائق دینى، در اثرگذارترین شکل، آنجا ایستادهاید. اگر این احساس وجود داشت، آن وقت انتخاب شعر محدودیت پیدا میکند، کیفیت ادا محدودیت پیدا میکند، انسانهائى که میخواهند این مسئولیت را انجام بدهند، محدودیت پیدا میکنند؛ چارهاى هم نیست. این کار را خود شما باید بکنید؛ کار خود مداحهاست. امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفهى مداحى به چى احتیاج دارد؟»، «یکى بخواهد مداح بشود، از امروز شروع کند، چه چیزى نیاز دارد؟»، دو سه چیز را میشمارید دیگر؛ میگوئید باید صدایش خوب باشد، حافظهى خوبى داشته باشد، بتواند شعر یاد بگیرد؛ البته روح هم داشته باشد. یک انسانى با داشتن حافظهى خوب و صداى خوش، میتواند بشود یک مداح. به نظر ما این کافى نیست. شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید که میخواهد چیزى را به مستمع خود تعلیم بدهد. همهى شماها این صلاحیت را دارید. هیچ کس را از این دائره نباید بیرون کرد. هر که شوق این کار را دارد، بسماللَّه، خیلى خوب است؛ اما صلاحیتش را در خودش به وجود بیاورد.
شعرى که میخوانید، شعر معرفت باشد، شعر آموزنده باشد؛ چه دربارهى مسائل روز - مثل بعضى از شعرهائى که امروز بعضى از آقایان خواندند، که ناظر به حوادث روز جامعه بود؛ این خیلى باارزش است، آگاهىبخش است - چه حتّى آن چیزى که این هم در آن نباشد؛ اما فرض بفرمائید فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) را که میخواهید معرفى کنید، آنچنان معرفى کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگى درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمهى قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگى کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، میکنیم؛ اگر نه، آن کسى که صاحب کمال است، به طور طبیعى انسان به او گرایش دارد. این کمال را در فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها)، در امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)، در ائمهى اطهار (علیهم افضل الصّلوات و السّلام) براى شنونده تشریح کنیم و شنوندهى ما در قالب شعر، در قالب کلام موزون، و بخصوص در قالب صداى خوش و آهنگ درست و خوب، این معرفت را مثل آب زلالى که مینوشد، بنوشد و به همهى اجزاى بدن او برسد. این کار از خیلى از گویندگان برنمىآید، از خیلى از هنرمندان برنمىآید، از معلمین برنمىآید؛ اما از شما برمىآید، اگر این کار را انجام بدهید.
من بارها توصیه کردهام، باز هم توصیه میکنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسیم کنید به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقیات. ما امروز به اخلاقیات احتیاج داریم، به معارف احتیاج داریم. امروز احتیاج داریم که نسل موجود ما، نسل جوان ما، با امید، با نشاط، با خوشبینى به آینده، با ایمان به خدا، با پیوستگى قلبى به اهلبیت بار بیاید. ما احتیاج داریم که جوان ما امروز افتخار کند به اینکه متعلق به ایران اسلامى است؛ افتخار کند به وجود امام؛ افتخار کند به جمهورى اسلامى؛ افتخار کند به دین خود و به مذهب خود و به پیروى اهلبیت. ما امروز به جوانى احتیاج داریم که بداند سرنوشت خود او و سرنوشت جامعهى او و سرنوشت خانوادهى بزرگ او وابستهى به کار و تلاش اوست؛ اهل تلاش باشد، اهل کار باشد، اهل جدیت باشد، اهل پیگیرى باشد، اهل تنبلى نباشد، اهل وادادگى و لاابالیگرى نباشد. این تربیتها چه جورى انجام میگیرد؟ شما میتوانید نقش ایفاء کنید. بنابراین یک قسم منبر، شعرى باشد که این معانى را تزریق کند. بهترین نحوهى بیان هم بیان غیرمستقیم است.
در قالب شعر خوب - اینجا نقش شعرا معلوم میشود - معارف اهلبیت را ترویج کنید. امروز خوشبختانه ما شاعر خوب هم کم نداریم. بعضى از همین شعرهائى که امروز خوانده شد، جزو شعرهاى خوب بود. امروز بحمداللَّه شعراى خوب، گویندگان خوشسلیقه در بیان، در ابراز حقائق و به نظم کشیدن این حقائق به وسیلهى شعر، داریم؛ اینها را بگردید پیدا کنید. شما که مداحید، وقتى طالب شعر باشید، چشمهى شعر شاعر به جوش مىآید. شما که طالب شدید، او شعر میگوید. وقتى شعرش به وسیلهى شما خوانده شد، انگیزهى او براى شعر گفتن چند برابر میشود؛ یک همافزائى به وجود مىآید؛ او به شما کمک میکند، شما به او کمک میکنید.
یک قسم منبر هم مربوط به مدایح و مراثى اهلبیت (علیهمالسّلام) است. البته ما در باب مرثیهخوانى حرفهاى زیادى داریم. بارها هم ما توى همین جلسه به شما مداحهاى عزیز عرض کردیم، جاهاى دیگر هم گفتیم که در مرثیهخوانى بایستى به صدق واقعه پایبند بود. درست است که شما میخواهید مستمع خودتان را بگریانید، اما این گریاندن را به وسیلهى هنرنمائى در کیفیت بیان واقعه تأمین کنید، نه در ذکر واقعهاى که اصل ندارد. ما در گذشتهها سراغ داشتیم - انشاءاللَّه حالا آنجور نیست - که بعضىها فىالمجلس یک چیزى را جعل میکردند؛ نکتهاى همان جا به ذهنش مىآمد، میدید خوب است، موقعیت خوب است، همان جا میگفت و از مردم اشک میگرفت! این درست نیست. اشک گرفتن از مردم که هدف نیست؛ هدف، آمیختن این دلِ اشکآلود - که اشک را به چشم میرساند و چشم را اشکبار میکند - به معارف زلال است؛ البته با هنرنمائى.
ما در مشهد یک منبرىِ معروفى داشتیم - خدا او را رحمت کند - مال پنجاه سال قبل است؛ مرحوم رکن الواعظین. او منبر میرفت و مردم پاى منبر روضهخوانى او مثل ابر بهار گریه میکردند؛ در حالى که خودش هم بارها میگفت من اسم نیزه و خنجر نمىآورم. واقعاً هم نمىآورد؛ بنده دهها منبر از او دیده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصویر میکرد که مجلس را منقلب میساخت؛ بدون اینکه بگوید «کشتند»، بدون اینکه بگوید «تیر زدند»، بدون اینکه بگوید «شمشیر چنین زدند» یا «خنجر چنین زدند»؛ اینها را نمیگفت. میتوان با شیوههاى هنرمندانه، روضهخوانىِ خوب کرد و گریاند.
البته این را هم به شما عرض بکنم؛ اینکه آقایان مداحها، و سابقها روضهخوانها - که ما حالا کمتر توفیق پیدا میکنیم ببینیم، اما در مواردى از افاضات مداحها مستفیض میشویم - اصرار میکنند که بلند گریه کنید، لزومى ندارد؛ خوب، آرام گریه کنید. وقتى میخواهند سینه بزنند، اصرار بر اینکه «صدا، صداى این جمعیت نیست»؛ یا وقتى مردم میخواهند صلوات بفرستند، اصرار بر اینکه «صلوات، صلوات این جمعیت نیست»! شما بخواهید مردم صلوات بفرستند، ولو توى دلشان. گرم شدن مجلس به این شیوهها، اصل نیست؛ کارى کنید که دلهاى مستمع را در اختیار بگیرید. دل مستمع وقتى در اختیار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گریه کند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه کرد، باز مقصود حاصل است.
بنابراین حاصل عرض امروز ما این شد که کار مداحى کار بزرگى است، کار مهمى است، حرفهى بسیار اثرگذارى است؛ میتواند مصداق درشت و برجستهاى باشد از مجاهدت فىسبیلاللَّه. اینکه میگوئید ما حاضریم در میدان حضور داشته باشیم، این براى هر کسى یک جور حضور است: یک روز انسان توى میدان جنگ ظاهرى است، یک وقت انسان در میدان پیکار با دشمنانى است که در جنگهاى فرهنگى و جنگهاى نرم وارد مبارزه شدهاند؛ این یک جور دیگر پیکار است؛ اقتضاى خودش را دارد. در کار شما مداحان، در میدان بودن و مجاهدت کردن، یعنى ارائهى سخن اثرگذار و بیان هدایتگر براى دلها؛ البته با شیوههاى هنرمندانه. حالا شیوهى هنرمندانه هم که عرض میکنیم، خوب، صداى خوش که الحمدللَّه همهتان دارید؛ آهنگهاى متعارفى هم هست. البته بعضى از آهنگهائى هم که انسان گوشه و کنار میشنفد یا به گوش انسان میرسد، آهنگهاى مناسبى نیست؛ حالا گیرم که چهار نفر را هم جذب کند. نه، آهنگ باید سنگین، متین و متناسب با محتوائى باشد که شما دارید عرضه میکنید؛ خداى نکرده به سمت آهنگهاى حرام و آهنگهائى که گناه است، سوق پیدا نکند. این هم خیلى نکتهى اساسى و مهمى است. هر شعرى، هر تصنیفى، هر ترانه و آهنگى که خوانده شد، قابل تقلید نیست. چیزهائى هست که خودش فى نفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصهى مداحى و بیان حقیقت و بیان خدا و پیغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد. بنابراین آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداى خوش و شاید از همه بالاتر دل پاک و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.
امیدواریم که خداوند متعال به برکت زهراى مرضیه (سلام اللَّه علیها) همهى شماها را موفق و مؤید بدارد و این زحمات را از شما قبول کند. پروردگارا ! به محمد و آل محمد برکات زهراى مرضیه را در کشور ما، جامعهى ما و دلهاى ما مستدام بدار. پروردگارا ! ما را در دنیا و آخرت از این خاندان جدا مکن. پروردگارا ! ما را مشمول دعاى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) قرار بده. پروردگارا ! ما را در دنیا و آخرت با این بزرگواران محشور بفرما. پروردگارا ! شهداى عزیز ما و امام بزرگوار ما را با فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) و ائمهى اهل بیت محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
همایش "شهرستان آران و بیدگل در آیینه ی فردا" با هدف شناسایی پتانسیل های نیروی انسانی تاثیر گذار در زمینه های علمی ،فرهنگی و اقتصادی در شهرستان آران و بیدگل برگزار شد.
بسماللَّه الرّحمن الرحیم
خیلى خوشامدید؛ بانوان محترم، خواهران عزیز! و حقیقتاً امروز با دیدن این جمع متراکم و فرزانه و همه دلبستهى قرآن، براى من یک روز عید محسوب میشود و این را لطفى از طرف کریمهى اهل بیت - حضرت فاطمهى معصومه (سلام اللَّه علیها) - به حساب مىآورم. خدا را شکر میکنیم که در کشور ما روزى پیش آمد که این مجموعهى عظیم از بانوان کشور با انگیزهاى عمیق و منطقى و عالمانه به دنبال قرآن، فهم قرآن، ترویج قرآن، تحقیقِ در قرآن باشند و اینجور فضاى قرآنى کشور را رونق بدهند. یقیناً این یک موهبت بزرگى از طرف پروردگار براى کشور ماست.
همهى پیشنهادهائى که بانوان محترم اینجا کردند، قابل توجه است. انشاءاللَّه اینها را ما میگیریم، بررسى میشود، مورد توجه قرار میگیرد و اگر مسئولینى متصدى این کارها هستند، به آنها احاله خواهد شد. و امیدواریم بخشى از این پیشنهادها که عملى است، منطقى است و قابل قبول است، انشاءاللَّه اجرائى بشود.
دو مطلب من عرض میکنم: یک مطلب، اصل این حرکت زنانهى بسیار برجسته و پرشکوه در کشور ما و در جمهورى اسلامى است. مطلب دوم هم دربارهى مسائل مربوط به قرآن است. به نظرم اینجور میرسد که اصل توجهِ بانوان کشور ما به قرآن و حضورشان در صحنهى قرآن، پدیدهاى است که باید به عنوان توفیق بزرگ نظام جمهورى اسلامى در مقابل چشم بینندگان و جویندگان و منتقدان و دوستداران و مخالفان قرار بگیرد؛ همه ببینند.
اولاً خودِ ورود بانوان در مسائل تحقیقى و علمى - که این دیگر مخصوص مباحث قرآنى نیست - قابل توجه است. بنده معمولاً مجلاتى را که در کشور منتشر میشود - مجلات علمى؛ علمى، تحقیقى؛ علمى، ترویجى - نگاه میکنم؛ مرور میکنم و در همهى رشتههائى که مجلات ما - که حاوى مطالب جدید هستند - بر گرد آنها مطلب مینویسند، انسان مىبیند شمار نویسندگان و پژوهشگران زن در آنها، شمار برجستهى قابل توجهى است. در علوم حوزوى، در فقه، در فلسفه، در مسائل دانشگاهى، در علوم انسانى، علوم طبیعى، حضور زنان در کشور ما حضور بارز و برجستهاى در همهى بخشهاى علمى است. دانشگاهها را دختران دانشجوى ما پر کردهاند؛ محیطهاى علمى را حضور زنان به شکل شگفتآورى واضح و آشکار کرده. این چیست؟ این چه پدیدهاى است؟ این چه حقیقتى است؟ کِى ما در کشور این همه عنصر پژوهشگر و محقق و عالم و باسواد و اهل تبلیغ و اهل ترویج از زنان داشتیم؟ در گذشتهى تاریخ ما هرگز چنین چیزى وجود نداشته. بله، تک و توکى، دانشمندانى از زنان، برجستگانى بودهاند، لیکن نه به معناى حضور چشمگیر و غالب در همهى جامعه. این مخصوص دوران جمهورى اسلامى است؛ این به برکت حاکمیت اسلام در این کشور است که زنان در عرصهى حضور علمى، اینجور خودشان را دارند نشان میدهند و این برجستگىها را پیدا میکنند. این جزو افتخارات نظام جمهورى اسلامى است. اینى که من مکرر در جمعهاى دانشجوئى و در جمعهاى جوان گفتم که در قضیهى زن، ما در مقابل ادعاهاى غربىها دفاع نمیکنیم، ما حمله میکنیم و غرب باید از خود در قضیهى زن دفاع کند، نه اسلام، براى این است.
اسلام برخلاف آنجورى که همیشه در نظامهاى طاغوتى وجود داشته است که با چشم دیگرى اصلاً به زن نگاه میکردند، به زن شخصیت میدهد. در اسلام وقتى براى مؤمن نمونه میخواهند مشخص بکنند، نمونهى زن معین میکنند. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(1) این نفر اول، «و مریم ابنت عمران»،(2) نفر دوم؛ نمونه براى للذین آمنوا، دو زن. نمونه براى للذین کفروا هم دو زن: «امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا ... فخانتاهما».(3) یعنى زن را نه فقط محور و عبرت و آئینهاى براى زنان، بلکه براى کل جامعه قرار میدهد. میشد یک مرد انتخاب بکنند. نه، این در مقابلهى با آن نگاه انحرافى و غلطى است که نسبت به زنان وجود داشته. این نگاه، همیشه هم تحقیرآمیز نبوده؛ اما همیشه غلط بوده.
همیشه به شکل غلطى در نظامهاى طاغوتى به زن نگاه شده؛ امروز در غرب هم همین جور است. حالا عدهاى از زنان - مثل خیلى از مردان - در همین نظامهاى غربى شخصیتهاى برجسته و محترم و پاکیزهاى ممکن است در بیایند، لیکن نگاه عمومى به زن که در فرهنگ غربى نهادینه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانتآمیز است. از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید میگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، میخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندین لفّاف تعارفآمیز این را بپوشانند و اسمهاى دیگرى رویش بگذارند.
احترامِ به زن این است که به زن فرصت داده بشود تا آن نیروها و استعدادهاى برجسته و عظیمى را که در درون هر انسانى خداى متعال به ودیعه نهاده است - از جمله زن و استعدادهائى که فقط در درون زنان وجود دارد - این استعدادها در سطوح مختلف بروز کند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بینالمللى، براى علم، براى دانش و معرفت و تحقیق، براى تربیت و سازندگى. احترام به زن این است. من مىبینم این در جامعهى ما به توفیق الهى، به فضل الهى دارد خودش را کاملاً نشان میدهد. خوب، این مربوط به اساسِ کارى که امروز بحمداللَّه بانوان کشور ما دارند که خیلى ارزشمند است که در همهى عرصههاى علمى حضور دارند، آن هم حضور فعال و تحسینبرانگیز؛ و بخصوص حضور در مجموعهى قرآنى و کار قرآنى که بسیار چیز باارزشى است.
من گمان نمیکنم در هیچ نقطهاى از جهان اسلام، این کمیت عظیم با این انگیزه و شور در کارهاى قرآنى فعال باشند. البته اطلاع دقیق ندارم، بررسى نکردم؛ اما آن طور که از اطلاعات عمومى انسان میشنود - «لوکان لبان»؛ اگر بود ما میدانستیم؛ میفهمیدیم - چنین چیزى نیست و من گمان نمیکنم در دنیاى اسلام وجود داشته باشد. این، فقط هنر شماست. این همه خانمهاى قرآنپژوه در مسائل گوناگون قرآنى؛ از مسائل صرفاً علمى تا مسائل تبلیغى، تا مسائل تربیتى، تا کار هنرى؛ این همه خیلى به نظرم باارزش است. البته اگر آن طورى که پیشنهاد شد - حالا بررسى بشود، جوانبش سنجیده بشود - این مسئلهى مسابقات بینالمللى اگر عملى باشد و اقدام بشود، آنوقت ارج کار زن ایرانى در زمینهى قرآن معلوم و روشن خواهد شد. و این یک افتخار است؛ هم براى زن ایرانى، هم براى جمهورى اسلامى که بتواند در مسئلهى قرآن، این چنین فعالیت چشمگیرى داشته باشد.
در باب قرآن، ما باید اعتراف کنیم که سالهاى متمادى جامعهى ما با قرآن فاصله گرفت. ما در جمهورى اسلامى داریم این فاصله را کم میکنیم؛ عقبماندگىها را جبران میکنیم، اما این عقبماندگى خیلى زیاد بوده. در دوران حاکمیتهاى طاغوت، قرآن به صورت رسمى در جامعه حضور نداشت؛ گوشه کنار کسانى ممکن بود با قرآن آشنا باشند - متدینینى در خانهها قرآن میخواندند - اما این فقط تلاوت قرآن بود؛ تدبر در قرآن، بخصوص در سطح جامعه و در منظر عموم خیلى کم بود؛ بسیار کم بود. نتیجه این شده بود که مجموعههاى روشنفکرى و مجموعههاى دانشگاهى ما بکلى با قرآن فاصله داشتند؛ یعنى واقعاً در بین تحصیلکردههاى آن زمان، کسى که با قرآن انسى داشته باشد، آشنائىاى داشته باشد - نه آشنائى خیلى وسیع و عمیق، بلکه آشنائى محدود - واقعاً به چشم نمیخورد؛ مگر کسانى که سابقهى طلبگى داشتند و از دوران طلبگى، آیاتى حفظ بودند؛ اما در دیگر کشورهاى اسلامى و بخصوص کشورهاى عربى، به خاطر شرائطى، وضعیت اینجور نبود و الان هم همین جور است. انسان روشنفکرهاى آنها را، تحصیلکردههاى دانشگاهىشان را که در مناصب گوناگون دولتى هم هستند، وقتى ملاقات میکند، مىبیند اینها از آیات قرآن به صورت تمثیل، به عنوان شاهد، به عنوان مؤید، استدلال، در کلمات خودشان استفاده میکنند؛ چیزى که در بین مجموعهى روشنفکران قدیمى ما وجود نداشت، ولى در بین نسل جوان ما چرا. این به خاطر همان دور ماندن از قرآن بود، که ما دور مانده بودیم. حالا در آن کشورها کیفیت تعلیم و تربیت چه جور بود، آن یک بحث دیگر است. در کشورهاى عربى بخصوص این چیز رائجى بود؛ الان هم هست. ما از اول انقلاب با این پدیده برخورد میکردیم. این سیاستمداران و دولتمردان کشورهاى عربى که همیشه هم ما به دورى اینها از مبانى قرآنى در عمل، اعتراض داشتیم و داریم و اعتراض بحق هم بود، اما قرآن در ذهن و زبان اینها حضور داشت. همیشه ما تأسف میخوردیم که ما چرا اینجورى نیستیم. مثل اینکه حالا اگر من بخواهم تشبیه بکنم، افراد با ذوق ایرانى در خلال صحبتشان ممکن است جملاتى از گلستان سعدى، از شعر حافظ، جملاتى از فلان نویسندهى معروف بیاورند، آنها از قرآن همین جور استفادههائى میکردند؛ اما در کشور ما چنین چیزى نبود. ما از قرآن به خاطر نوع تربیتى که قبل از انقلاب وجود داشت، فاصله گرفته بودیم.
ما حالا میخواهیم این را جبران بکنیم و براى این، حقاً و انصافاً کار زیادى از اول انقلاب انجام گرفته، که نتیجهاش را هم داریم مشاهده میکنیم؛ لکن این آغاز کار است؛ آغاز راه است. با قرآن باید عجین شد؛ مفاهیم قرآنى مفاهیمى است براى زندگى؛ فقط معلومات نیست. گاهى انسان معلومات قرآنىاش خوب است، اما از قرآن در زندگى او هیچ اثرى نیست! بعضى از خانمها هم در اینجا اشاره کردند، گفتند. ما باید تلاشمان این باشد که قرآن در زندگى ما تجسم پیدا کند. همان طور که از یکى از زوجات مکرمهى پیغمبر اکرم وقتى دربارهى اخلاق پیغمبر پرسیدند، ایشان در جواب گفتند که: «کان خلقه القرآن»؛(4) اخلاق او قرآن بود؛ یعنى قرآن مجسم بود. این باید در جامعهى ما تحقق پیدا کند.
حالا یک حقیقت بسیار واضحى وجود دارد که به خاطر کثرت وضوح، اغلب مخفى هم میماند. این حقیقت را هم بگوئیم؛ مطرح کنیم. آن حقیقت، خود اصل تحقق جمهورى اسلامى است؛ این تجسد قرآن است. نظام جمهورى اسلامى، نظام دینمدار، یکى از بزرگترین اقلام عمل به قرآن است که این را انقلاب براى ما تأمین کرد. از این غفلت نکنیم. بله، در داخل این چهارچوب بزرگ، جدولهاى زیادى است که باید پر بشود، کارهاى زیادى است که باید انجام بگیرد، اما کار اصلى، کار اساسى، این بود که این نظام به وجود بیاید. ایجاد یک نظام مبتنى بر دین که مسئولان این نظام، هویتشان، اهدافشان، خصوصیاتشان، عملکردشان، ارتباطشان با مردم، عملکردشان براى مردم بر اساس دین باشد - بر اساس دستور دینى و دستور اسلامى باشد - این همان بزرگترین قلم از اقلام عمل به قرآن است؛ یعنى همان کارى که پیغمبر اکرم در آمدن به مدینه و هجرت به مدینه انجام دادند. تا وقتى جامعهاى نباشد، نظامى نباشد، تمرکز اقتدارى نباشد که بتواند بر روى همهى فعالیتهاى اجتماعى سایه بیفکند، کارها ضمانتى ندارد. قبل از انقلاب، خیرخواهان و ناصحانِ معدودى بودند؛ دلشان میسوخت، حرص میخوردند، مردم را هى نصیحت میکردند - حالا در وسائل ارتباط جمعى عمومى یا محدودتر - موعظه میکردند؛ موعظه هم بىتأثیر نیست، در دل اثر میکند؛ اما قابل تحقق عملى نیست؛ چرا؟ چون نظام، نظام غلطى است؛ چون جهتگیرى جامعه، جهتگیرى ضد عدالت، ضد انصاف، ضد مروت، ضد اخلاق است. حالا در یک چنین جهتگیرىاى، شما هى اصرار کنید کسى را به اینکه عدالت کن، ترحم کن، انصاف بورز؛ مگر میشود؟ جهتگیرى مهم است. اصل جهتگیرى با تشکیل یک نظام است؛ نظامِ داراى جهتگیرى درست و دین. این کار را انقلاب انجام داد و این نظام را به وجود آورد. من این را میخواهم بگویم که قرآنپژوهان ما، جوانان پرشور و علاقهمند ما این حقیقت را از یاد نبرند؛ این حقیقتِ خیلى واضح و روشنى است، اما غالباً مغفولٌعنه! این خیلى حقیقت مهمى است.
در این چهارچوب بایستى وارد سازندگى قرآنى شد و کارهاى اساسى را انجام داد، براى اینکه محتواها به معناى حقیقى کلمه قرآنى بشود؛ رفتار فردى ما، رفتار مدیریتى ما، رفتارهاى سازمانى ما، رفتار ما در آموزش و پرورش - یعنى دستگاه آموزش و پرورش ما شامل دانشگاهها و پژوهشگاهها و حوزهها و همه جا - رفتار در درون خانوادهى ما، رفتارهاى سیاسى ما، رفتار بینالمللى ما، همه بر اساس اسلام باشد؛ این کِى خواهد شد؟ آنوقتى که ما با مفاهیم قرآن، بدرستى آشنا باشیم. این همان کارى است که با این حرکت عظیم قرآنپژوهى - چه بخش زنانهاش، چه بخش مردانهاش - تحقق پیدا خواهد کرد. جهت باید این باشد؛ در این سمت بایستى پژوهشها حرکت بکند.
یک نکتهى مهم در کارهاى پژوهشىِ قرآنى این است که فردى که میخواهد در طریق کار قرآن حرکت بکند، دل را براى مواجههى با حقیقت ناب قرآنى آماده کند؛ یعنى آن پاکیزگى دل. اگر دل پاکیزه نباشد، آمادهى پذیرش حق و حقیقت از زبان قرآن نباشد، دلبستهى مبانى غیر اسلامى و غیر الهى باشد، با قرآن مواجه بشود، از قرآن استفادهاى نخواهد کرد. اینى که قرآن میفرماید که: «یضلّ به کثیرا و یهدى به کثیرا»،(5) خوب، اضلال به قرآن چرا؟ حالا هدایت به قرآن معلوم، اما اضلال به قرآن چرا؟ این به خاطر این است که: «و أمّا الّذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الى رجسهم»؛(6) آن کسانى که در دلشان مرض هست، وقتى قرآن را میخوانند، بر آن پلیدى درونى آنها افزوده خواهد شد. این آیهى قرآن یا سورهى قرآن، پلیدى آنها را افزایش خواهد داد. این پلیدى چیست؟ این «فى قلوبهم مرض» چه مرضى است؟ این مرض یعنى همان بیمارىهاى اخلاقى. وقتى دچار حسدیم، وقتى دچار بدخواهى هستیم، وقتى دچار حرصیم، وقتى دچار دنیاطلبى هستیم، وقتى شهوات بر ما غلبه دارد، وقتى قدرتطلبىها بر ما غلبه دارد، وقتى حقکشى و ندیدن حق، کتمان حق بر روح ما، بر دل ما غلبه دارد، از قرآن استفاده نمیکنیم. ضد آنچه که باید قرآن به ما بدهد، از قرآن ضد آن را دریافت میکنیم. باید به خدا پناه برد. مىبینید گاهى بعضى آیهى قرآن را میخوانند براى کوبیدن اسلام! براى کوبیدن جمهورى اسلامى! براى نابود کردن فضائلى که جمهورى اسلامى در اختیار ما قرار داده است! باید پاکیزه با قرآن مواجه شد تا نور قرآن و تذکر قرآنى در دل ما بگیرد و بتوانیم انشاءاللَّه از آن استفاده کنیم.
یک نکتهى دیگر در مورد پژوهشهاى قرآنى این است که در پژوهشهاى قرآنى توجه به کارهاى علمىِ مبنائى و اصولى خیلى لازم است. اینجور نیست که هر کس عربى بلد بود، بتواند از قرآن همهى مطالب را بفهمد و درک بکند؛ بتواند یک پژوهندهى قرآنى باشد؛ نه. اولاً انس با خود قرآن لازم است؛ یعنى پژوهندهى قرآنى باید با مجموع قرآن مأنوس باشد؛ تلاوت قرآن، دوباره خواندن قرآن، سه باره خواندن قرآن، تدبرهاى شخصى در قرآن، کمک میکند به اینکه ما وقتى در یک موضوع خاصى در قرآن دنبال حقائق میگردیم، دربارهى آن موضوع بتوانیم راه به جائى ببریم؛ پس خود انس با قرآن لازم است.
بعد هم کیفیت استفادهى از قرآن؛ این شیوهاى که علماى دین ما، فقهاى ما در استفادهى از آیات و روایات دارند، یک شیوهى تجربه شده است، یک متد علمىِ پخته شده و رسیده و کاملاً آزموده شده است؛ اینها را باید فرا گرفت. نمیخواهم بگویم هر کس میخواهد پژوهش قرآنى کند، برود سالها درس طلبگى بخواند؛ مراد من این نیست، اما پژوهش قرآنى بدون اینکه انسان مقدمات و مبادى فهم قرآن را که از جملهى آنها همین آشنائى با زبان، آشنائى با نکات و دقائق زبان، آشنائى با بعضى از مبانى اصول فقه است - که اینها جزو چیزهاى لازم است - اینها را باید فهمید؛ و استفادهى از روایاتى که در ذیل قرآن هست. اینها همه در پژوهشهاى قرآنى مؤثر است.
یک نکتهى دیگر هم که عرض بکنیم و نکتهى آخر باشد، این است که من دربارهى علوم انسانى گلایهاى از مجموعههاى دانشگاهى کردم - بارها، این اواخر هم همین جور - ما علوم انسانىمان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهانبینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینش است و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا، مبناى غلطى است. این علوم انسانى را ما به صورت ترجمهاى، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقىِ اسلامى را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، میاوریم تو دانشگاههاى خودمان و در بخشهاى مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالى که ریشه و پایه و اساس علوم انسانى را در قرآن باید پیدا کرد. یکى از بخشهاى مهم پژوهش قرآنى این است. باید در زمینههاى گوناگون به نکات و دقائق قرآن توجه کرد و مبانى علوم انسانى را در قرآن کریم جستجو کرد و پیدا کرد. این یک کار بسیار اساسى و مهمى است. اگر این شد، آنوقت متفکرین و پژوهندگان و صاحبنظران در علوم مختلف انسانى میتوانند بر این پایه و بر این اساس بناهاى رفیعى را بنا کنند. البته آنوقت میتوانند از پیشرفتهاى دیگران، غربىها و کسانى که در علوم انسانى پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبناى قرآنى باشد.
امیدواریم خداوند متعال به شماها توفیق بدهد. من از همهى خانمهاى محترم، بانوان گرامى که در بخشهاى مختلف کشور در کار قرآنى فعالند، صمیمانه تشکر میکنم. و حضور شماها در عرصهى کار قرآنى، به جامعهى زن کشور الهام خواهد داد و زنان کشور ما - یعنى نیمى از جمعیت - را انشاءاللَّه به قرآن متمایل خواهد کرد. و اگر زنها با قرآن مأنوس بشوند، بسیارى از مشکلات جامعه حل خواهد شد؛ چون انسانهاى نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا میکند و زنِ آشناى با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم قرآن، خیلى میتواند در تربیت فرزند تأثیراتى داشته باشد و امیدواریم انشاءاللَّه به برکت این حرکت عظیم شماها، فرداى جامعهى ما بمراتب از امروز قرآنىتر باشد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
مریم ارشدی روز سه شنبه در گفتگو با خبرنگار ایرنا در خصوص چالشها و موانع دولت دهم در حوزه زنان وخانواده گفت:وجود افراد صاحبنظر، آگاه و با تجربه در حوزه زنان و خانواده در تصمیم گیریها،بسیار مهم و قابل تأمل است و عدم ثبات مدیران در این بخش به خصوص در سطوح مختلف ارشد ، میانی و حتی بدنه آن موجب تزلزل در تصمیم گیری ها است.
وی افزود: البته موانع و مشکلات در حوزه زنان وخانواده در دو فاز بخشی و فرا بخشی قابل بررسی است . مورد اول از یکسو موانع مربوط به ساختار نامتناسب مرکز با توجه به افزایش مسئولیتها و گستره عمل آن در سطوح مختلف می باشد و از سوی دیگر به عدم تناسب بودجه با توجه به تنوع و گستردگی وظایف محوله برمی گردد.
وی در تشریح موانع فرابخشی گفت :از آنجا که حوزه عمل امور زنان و خانواده در کشور منوط به همکاری، هماهنگی و فعالیت چندین دستگاه و سازمان می باشد لذا این امر مشکلات زیادی مانند عدم همکاری به موقع دستگاههای همکار، عدم درک مشترک از موضوع و برخی مفاهیم، عدم اشتراک نظر در برخی اولویت ها و سلیقه ای شدن موضوع زنان در اجرا را به همراه دارد و باعث اختلالاتی در برنامه ریزی و کندی فعالیت ها می شود.
وی تصریح کرد: عدم وجود جایگاه تشکیلاتی و پستهای سازمانی خاص زنان در سایر دستگاهها نیز یکی دیگر از عوامل مخلّ، در این حوزه است و سبب می شود مسائل زنان دستخوش سلیقه مدیران قرار گرفته و به موضوعی فرعی تبدیل شود و نه تنها به شکل مناسب و رسمی پیگیری نشود بلکه بودجه مناسبی نیز برای آنها اختصاص نیابد.
ارشدی افزود: عدم لحاظ سیستم نظارتی صحیح برای اجرای برنامه توسعه فرهنگی اجتماعی، تعاملات مناسب و هماهنگی دستگاهها برای اجرای موارد تعیین شده در قانون را با اشکال مواجه ساخته و با اعمال سلیقه مدیران عملاً برنامه زمان بندی فعالیتها را دچار اخلال نموده است.
وی خاطر نشان کرد:زنان کشور ما تمامی مساعی خویش را برای موفقیت بکار می گیرند ولی چون تشکیلات قابل قبولی ندارند، به اهداف اصولی خویش دست نمی یابند.
ارشدی تصریح کرد:اگر چه اکثریت قاطع مدیران ارشد نظام بر موفقیت زنان متعهد و متخصص در حوزه های مدیریتی اعتراف می نمایند ولی بعضا دیده شده اگر در وزارتخانه ای، معدود زنانی به کار مدیریتی بکار گرفته شوند باید با پشتوانه همسر و یا برادرشان، به سمتهای بالای مدیریتی برسند و گرنه با ترفندهای مختلف، به چالش کشیده می شوند.
وی افزود:به نظر می رسد حوزه های ایجاد شده برای زنان در سازمانها و دستگاههای اجرایی کشور که به عنوان مهمترین دستاورد نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود نیز گاهی برخی افراد را وسوسه می کند.
این کارشناس مسایل زنان گفت: میزان و کمیت حضور زنان نیز از موارد بحث برانگیز در جامعه است که البته دراین زمینه همه صاحبنظران نمی توانند به اجماع و اتفاق نظر واحد و هماهنگی دست یابند. در این زمینه همواره برای شرکت زنان در عرصه های مختلف، محدودیتهای زیادی عنوان می شود که برخی واقعاً به لحاظ شرعی ، دیدگاه و نگرش اصلی خود زنان برای رعایت حریم های ویژه است اما در بسیاری از موارد ، این محدودیتها غیرمنصفانه به نظر می رسد.
وی سوالات مطرح دراین زمینه را اینگونه مطرح کرد:بارها شاهد بوده ایم که به رغم مشکلات عدیده مدیریتی در کشور توسط مردان، از مسئولان حوزه زنان سوال شده که موازی کاری دستگاه تابعه خود را با سازمانهای مشابه چگونه حل می کنید؟ اساساً مگر مرکزی برای مردان وجود دارد که زنان نهادی جهت رسیدگی به امور زنان وجود داشته باشد؟ با وجود شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مرکز امور زنان چه تکالیفی دارد؟ نقش نهادهای متولی امور زنان در دستگاههای اجرایی و استانی و رابطه آنها با دونهاد فوق چگونه تعریف می شود؟ و ...
وی " ضرورت وجود ساختارهایی برای امور زنان با وجود وزارتخانه های گوناگون که فارغ از جنسیت به ارائه خدمات به کل آحاد جامعه می پردازند، را به منظور اجرایی کردن رهنمود ارزشمند رهبر معظم انقلاب که می فرمایند: " در طول تاریخ ظلم مضاعفی به زنان شده و جمهوری اسلامی ایران باید با لطف مضاعف این ستم ها را جبران کند" بهترین راهکارپاسخ به مسائل زنان دانست."
این کارشناس حوزه زنان با بیان اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت ولایتمدار دهم بهترین جایگاه را برای رفع این ظلم مضاعف دارد، افزود: در حوزه دولتی، دستگاههای متولی امور زنان تداخل و موازی کاری وجود ندارد اما چون تشکیلات زنان در زمان واحدی به وجود نیامده اند ،عمدتا با نگرش جامع و سیستماتیک طراحی نشده و هر کدام براساس مدیریت اقتضایی و نه مدیریت جامع استراتژیک، ایجاد شده اند از قدرت اجرایی و تصمیم گیری مناسب، برخوردار نیستند .
ارشدی مشکل دراین زمینه را "واگذاری کار و عدم تناسب تشکلات دولتی امور زنان با مأموریت ها و وظایف تعریف شده " دانست و گفت:آنچه اکنون باید مورد توجه برنامه ریزان باشد، «بازآرایی مجدد تشکیلات دولتی امور زنان متناسب با شرح وظایف و مأموریت های جدید آنهاست» تا این امر بتواند برحسب اقتضائات زمان، نیازهای جامعه زنان و توانمندی های موجود در سازمان ها در چارچوب برنامه پنجساله توسعه فرهنگی اجتماعی کشور، به مشکلات، عقب ماندگی های زنان و برنامه های مربوط به رشد و تعالی زنان و خانواده ها بپردازد.
ارشدی گفت :موضوع تغییر ساختار تشکیلاتی حوزه زنان وخانواده در مجلس شورای اسلامی نیز طرح و زمینه تحقق زیرساختهای آن در دولت دهم در دستور کار سیاستگذاران قرار گرفته است که در این زمینه تلاش فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان در کنار مسئولین مرکز امور زنان وخانواده قابل تامل و تقدیر است.
به اعتقاد ارشدی "این مطالبه برحقّ زنان وقتی محقق می گردد که برای تصمیم گیران به یک ضرورت و دغدغه ، بدل گردد.
وی اولویت اصلی دولت دهم در حوزه زنان را صرفنظر از اینکه چه کسی مسئولیت این حوزه را بر دوش داشته باشد،" تقویت تشکیلات ساختاری حوزه زنان به لحاظ دو تکلیف مهم تحکیم بنیان خانواده و توانمندسازی زنان دانست. "
این کارشناس حوزه زنان پیشنهاد کرد: تشکیلات مرکز امور زنان وخانواده به سازمان و معاونت که انسجام فعالیتها را در این حوزه به لحاظ اجرا و برنامه ریزی در بردارد، ارتقاء یابد، همچنین سیستم نظارتی مناسب و برنامه زمان بندی شده به تفکیک موضوع و دستگاه مسئول برای پاسخگویی و پایش طرح های مربوط به حوزه زنان وخانواده تعیین شود.
ارشدی " الزام دستگاههای کشور به همکاری و تعامل مستمر در تمام امور مربوط به زنان وخانواده براساس ضوابط مشخص شده از سوی مرکز ،اصلاح ساختاری و تشکیلاتی حوزه زنان وخانواده در سایر دستگاههای اجرایی کشور و امکان بهره مندی از نیروهای متخصص و متعهد به نظام اسلامی در این حوزه متناسب با ماموریت مرکز " را از دیگر تمهیداتی دانست که در حل مسایل زنان درامورمختلف کارساز است.
وی ایجاد "شبکه مدیریتی دستگاههای اجرایی" را نیز راهکار مناسبی در جهت تعریف درست برای تعاملات، هماهنگی ها و ارتباط مستمر میان دستگاههای ذیربط دانست و گفت : افزایش بودجه و امکانات مرکز متناسب با شرح وظایف محوله نیز کمک می کند تا در مسئولین حوزه زنان وخانواده در تامین نیروی انسانی متناسب با ماموریتها و اجرای طرح های کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت دچار دغدغه نباشند.
ارشدی راه حل مشکلات کمی میزان حضور زنان در عرصه های مختلف را تدوین "بسته مشارکت زنان" از سوی صاحبنظران حوزه و دانشگاه و فعالان متعهد و متخصص حوزه زنان وخانواده عنوان کرد .
خبرگزاری فارس: صادرات زیور آلات سنتی کشورمان در مهر امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 100 درصد افزایش داشته است.

به گزارش خبرگزاری فارس، مریم ارشدی، سرپرست اداره کل امور بازرگانی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: بیشترین تحول در بخش صادرات صنایعدستی کشور در هفتمین ماه سال مربوط به زیور آلات سنتی است. ارشدی تصریح کرد: مهر امسال با صادرات انواع زیور آلات سنتی کشورمان بیش از 6 میلیون دلار ارز وارد کشور شده است. وی با اشاره به اینکه ارزش وزنی صادرات زیور آلات سنتی کشورمان در مهر سال گذشته صفر محاسبه شده است، اظهار داشت: این در حالی است که ارزش دلاری زیور آلات سنتی کشورمان 84 دلار ارزیابی شده است. سرپرست این اداره کل ادامه داد: این در حالی است که ارزش وزنی این محصولات در مهرماه امسال 4 تن اعلام شده است. ارشدی اضافه کرد: عمده صادرات زیور آلات سنتی کشور از ابتدای سال جاری تاکنون در مهر اتفاق افتاده است. این مقام مسئول با بیان اینکه مجموع صادرات این تولیدات از ابتدای سال تا پایان مهر 6 میلیون و 265 هزار و 333 دلار بوده است، گفت: با توجه به اینکه جمع صادرات صنایعدستی کشورمان در این مدت بیش از 20 میلیون دلار اعلام شده، این میزان از صادرات قابل توجه است. سرپرست اداره کل امور بازرگانی معاونت صنایعدستی کشورمان ارزش وزنی کل صادرات صنایعدستی کشور را 729 تن اعلام کرد. ارشدی خاطرنشان کرد: ارزش وزنی صادرات صنایعدستی ایران به دلیل تلاشهایی که برای جلوگیری از خرو ج منابع مالی و ارز آوری بیشتر صورت گرفته 8 درصد کاهش داشته است.
.: Weblog Themes By Pichak :.